psychology

روانشناسی

0 گؤروش
یازار:‌

وظایف شناسایی جنسیتی را بررسی کنید و به انواع مختلفی از چهره‌ها نگاه کنید . تفاوت میان این دو جمعیت را نشان دهید . توانایی آن‌ها برای پاسخ دادن انعطاف‌پذیر به تغییر اطلاعات تفاوت بین حالات شدید عصبی و کودکان دو قطبی و توانایی متوقف‌کردن پاسخ موتور در هنگام ارایه سیگنال , ویژگی‌های متفاوتی دارد و مدار متفاوتی بین این جمعیت دارد . پس فقط بگویم که we'd تغییرات فیزیولوژیکی را مشاهده کرده‌است . تغییرات در تاریخ طولی و تغییرات در , اگر شما در تاریخ خانواده بین این دو اختلالات مختلف قرار داشته باشید . بنابراین , برخی از مفاهیم تشخیصی و درمانی که از این تفاوت‌ها ناشی می‌شوند را دفع می‌کند . یکی از آن‌ها همانطور که گفتم این است که داده‌ها نشان می‌دهند که این کودکان خشمگین مزمن واقعا با اختلال دوقطبی و نتیجه آن‌ها , سابقه خانوادگی , و در مکانیسم‌های مغز خود تفاوت دارند . DSM - 5 هنگامی که ساخته شد . این کمیته برای DSM - 5 , این را تشخیص داد و نگران نبود آن خانه تشخیصی بود و به همین دلیل این ساختار آشفتگی disruptive را ایجاد کرد که هم اکنون در DSM - 5 است , اینها معیارهای هستند . و خواهید دید که آن‌ها چقدر نسبت به معیارهای ما برای شرایط بد خلق و خوی ما مشابه هستند . طغیان‌های شدید مکرر که با رشد individual's سازگار نیستند . آن‌ها به طور متوسط سه بار در هفته یا بیشتر اتفاق می‌افتند . کیفیت زود رنجی بیشتر در اغلب روز در حال حاضر است . It's به مدت 12 ماه , حداقل در یک سری تنظیمات حضور دارند . آن‌ها گفتند که قبل از 6 سال آن‌ها معیارهای طرد شده را از قبیل اختلالات طیف اوتیسم , اختلال استرس پس از حادثه و دیگران داشتند . به این ترتیب می توان گفت که این D.M.D.D. سازنده , دقیقا مانند S.M.D. , شبیه هم هستند , اما یک‌سان نیستند . هر دوی آن‌ها زود عصبانی می‌شوند . هر دوی آن‌ها سن و سال اول را دارند . هر دوی آن‌ها آسیب‌های جدی را پیشنهاد می‌کنند . اما D.M. D.D. زودتر از ما نیاز به شرایط اولیه دارد . D.M.D.D. به نشانه‌های فوق برانگیختگی که در لیست ما ذکر شده‌است , نیاز ندارد . و اگر شما یک اختلال مخالفت oppositional و D.M.D.D. That's داشته باشید , در صورتی که ما این کار را انجام می‌دادیم , گفتیم که شما ممکن است اختلال defiant مخالف و حالت روحی شدید داشته باشید . بنابراین the برای درمان این است که اگر این اختلال دوقطبی نباشد و من امیدوارم که به شما برخی فکر کرده‌ام که نباید همان اختلال دوقطبی باشد . سپس این امکان را برای درمان آن به طور متفاوت از روشی که یک اختلال دو قطبی را درمان می‌کند , باز می‌کند . یک , شاید یک حالت روحی شدید , بیشتر شبیه به A.D.H.D. با اضطراب و یا افسردگی با افسردگی باشد و اگر چنین باشد , چه کسی تشویق خواهد شد که این کار را انجام دهد , این کار برای درمان what's در آنجا خواهد بود . این استفاده از stimulants مانند XXX ( 48 : 14 ) چیزی به نام Ritalin یا XXX ( 48 : 15 ) یا dextroamphetamine ( 48 : 21 ) , برای درمان the استفاده می‌شود . Dsymptoms و سپس برای درمان افسردگی یا افسردگی به درمان اضافه کنید . از این قبیل , داروهایی مثل بازدارنده‌های بازجذب seretonin یا رفتار شناختی , یا ترکیبی از این داروها برای درمان این نشانه‌ها . اما شما می‌توانید در مورد استفاده از یک S.S.R.I فکر کنید . و یک محرک برای درمان چیزی مانند اختلال دوقطبی , برای مثال . بنابراین ما چیزهای زیادی در مورد درمان آن می‌دانیم و در حقیقت ما با شدت در این زمینه کار کرده‌ایم . ما مطالعه‌ای بر روی کربنات lithium در کودکان با حالت روحی شدید انجام دادیم و دریافتیم که این کار از دارونما استفاده نکرده است . اما ما کشف کردیم که در واحد بستری , مداخلات محیطی ما می‌تواند بسیار قدرتمند و واقعا تاثیرگذار باشد , در تاثیر روی کودکان و شروع به تفکر بیشتر در مورد آن چه مولفه مداخلات محیطی است که بسیار قدرتمند و مفید هستند .

منبع سایت

آردینی اوخو
شنبه 20 بهمن 1397
بؤلوملر :

روانشناسی

0 گؤروش
یازار:‌

و چیزی که ما کشف کردیم این است که میزان اختلال دوقطبی در میان کسانی که حالت روحی شدیدی دارند, مشابه شیوع کلی اختلال دو قطبی است . ریسک آن‌ها برای ایجاد اختلال دو قطبی بزرگ‌تر از هر کسی در جمعیت عمومی به نظر نمی‌رسید . پس اگر شما از اختلال دو قطبی بعدی آگاه باشید , این یک forerunner است . بنابراین ما از این موضوع دور شدیم که کودکان مبتلا به اختلالات روحی شدید , به اختلال دوقطبی تبدیل می‌شوند . آن‌ها در مطالعه کوه‌های Smoky به تحصیل می‌پردازند و مطالعات خود را در ادامه تحصیل انجام می‌دهند . آن‌ها در مطالعات دیگری haven't و این حالت روحی شدید , مقدمه‌ای برای اختلال دوقطبی است . پس در مورد این مشکل اختلالات رفتاری چیزی که یاد گرفتیم , آن‌هایی که با آن‌ها آشنا شده‌ایم . به نظر می‌رسد که اختلال رفتاری و defiant oppositional اختلال رفتاری یا اختلال اختلال نامیده می‌شود . It's نه تنها در مورد رفتار , بلکه در مورد احساسات خود و وضعیت آن‌ها صحبت می‌کند و این سوال را مطرح می‌کند که آیا درمان این مشکلات روانی می‌تواند در کمک به این افراد مهم باشد و ممکن است برای نتیجه کلی آن‌ها مهم باشد . بنابراین فقط برای اینکه بگوییم وضعیت بد خلقی بسیار رایج است , حدود 3 % از جمعیت که افسردگی را پیش‌بینی می‌کند و عصبانیت شدید و شدید به اندازه کافی برای تشخیص یک اپیزود manic کافی است . واقعا برای تشخیص یک اپیزود manic , شما به علائم دیگری نیاز دارید . آنچه در مورد تاریخچه خانوادگی یاد گرفتیم , دکتر Broadman در سال 2007 مطالعه‌ای را منتشر کرد که در آن ما یک فرصت منحصر به فرد داشتیم . ما می‌توانیم والدین دو قطبی را به موسسه ملی بهداشت بیاوریم و آن‌ها را در یک مصاحبه روانی بسیار دقیق قرار دهیم و تشخیص بدهیم که آن والدین به والدین افراد مبتلا هستند که روحیه constructive دارند . The که این مصاحبه‌ها را انجام می‌دهند , همانند تشخیص child's کور بودند , بنابراین آن‌ها می‌دانستند که آیا این کسی بود که والد یک فرزند دو قطبی یا پدر یک کودک با حالت روحی شدید بود . چیزی که ما دیدیم این بود که نرخ اختلال دوقطبی یازده برابر بیشتر از اختلال دوقطبی در والدین کودکان دو قطبی در مقایسه با والدین شرایط سخت و جدی کودکان وجود دارد . این یک تفاوت بسیار بزرگ است . و میزان والدین کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی در حدود یک سوم بود . و میزان اختلال دوقطبی در والدین کودکان با حالت روحی شدید در حدود 3 درصد , یعنی شیوع کلی جمعیت بود . What's شگفت‌انگیز این است که اختلال دوقطبی تنها تشخیصی بود که این تفاوت فاحش را نشان داد . اختلالات اضطراب , اختلالات سو مصرف مواد , و دیگر اختلالات خلقی , بین والدین کودکان با اختلال دوقطبی و والدین کودکان با اختلالات خلقی شدید تفاوت نداشتند . و همانطور که گفتم , میزان اختلال دوقطبی در والدین روانی شدید , تقریبا مشابه شیوع کلی جمعیت است . پس اگر به ویژگی‌های فیزیولوژیکی و فیزیولوژیکی که مشتاق درک آن هستیم حرکت کنیم . ما از این تکنیک تصویرسازی تشدید مغناطیسی استفاده می‌کنیم که هم دارای ظرفیت‌های کارکردی و هم ساختاری است . و این یک تصویر انیمیشن دوست‌داشتنی است که توسط یکی از شرکت کنندگان 10 ساله ما در مورد تجربه او در اسکنر کشیده شده‌است . و در حالی که او را در اسکنر M.R.I. رها می‌کنیم , می‌توانیم از آن‌ها سوال کنیم یا از آن‌ها بخواهید که کارهایی را انجام دهند که در آن‌ها ممکن است اطلاعات احساسی باشند , مثلا نگاه کردن به این چهره و پرسیدن از آن‌ها در مورد ویژگی‌های فیزیکی که فقط توجه آن‌ها را به صورت خود جلب می‌کند , مثلا اینکه این بینی person's چقدر پهن است ? و چیزی که ما از طریق این نوع مطالعات پیدا کردیم این است که تفاوت‌های قابل‌توجهی در مدارات مغز بین افراد با حالت روحی شدید و اختلال دو قطبی وجود دارد . این نوعی از برخی از چیزهایی است که ما کشف کرده‌ایم .

منبع سایت

آردینی اوخو
شنبه 20 بهمن 1397
بؤلوملر :

روانشناسی

0 گؤروش
یازار:‌

این موضوع در حال حاضر بر روی این جمعیت مسری بسیار جالب منتشر شده‌است . این 1400 کودک را در سن 9 سالگی ارزیابی کردند و آن‌ها در سن 11 , 13 , 18 سالگی و سپس در سن 27 سالگی دیده شدند . با نرخ بسیار بالایی از نگهداری آن‌ها در این مطالعه در طول زمان . این کودکان به این دلیل جمع شده‌بودند که عضو یک سازمان نگهداری بهداشتی بودند . آن‌ها برای immunizations , چک آپ های کودکان می‌آمدند , آن‌ها به این دلیل که دچار مشکلات روانی بودند , ظاهر شدند . مصاحبه‌ها برای مطالعات کوهستان Great کدگذاری شده و راه بسیار مفیدی برای ما براساس نشانه‌ها و نه تنها diagnoses تشخیص داده شد . بنابراین ما می‌توانیم بفهمیم که بسیاری از کودکان مبتلا به بی‌خوابی هستند , چه تعداد از کودکان طوری عمل کردند که انگار توسط یک موتور محرک شده بودند, اینکه چه تعداد از کودکان از لذت بردن از چیزها محروم بودند . این به کسی اجازه می‌دهد که به عقب برگردد و خوب نگاه کند اگر تشخیص حالت روحی شدید ما در زمانی وجود داشته باشد که این تشخیص‌ها ساخته شده‌باشند , چه شکلی خواهند داشت . و بنابراین می توان گفت که شایع‌ترین تشخیص رسمی که با این پیشکار از اختلالات روحی شدید و یا اختلالات اضطراب رخ می‌دهد و اختلالات اختلال نامیده می‌شوند . بی‌نظمی جسورانه و defiant . اختلال کم‌توجهی بیش‌فعالی و اختلال رفتار . این به خصوص شگفت‌انگیز نیست . وقتی در مورد این سطوح بالا از عصبانیت فکر می‌کنیم . اما برای ما تعجب‌آور بود که یک سوم از این کودکان هیچ محور رسمی برای تشخیص ندارند. این بدان معنی است که آن‌ها ممکن است یک نشانه کوتاه داشته باشند یا ممکن است تمام نشانه‌ها را برای مدت زمانی طولانی داشته باشند که هر گونه تشخیص DSM را دریافت کنند و اگر شما , خانه تشخیصی برای آن‌ها در دفترچه راهنمای D.S.M. در آن زمان داشته باشید . و این کار ارائه خدمات و توجیه خدمات برای آن کودکان را بسیار دشوار می‌کند . همچنین مشاهده کردیم که شیوع افسردگی شدید در این نمونه حدود 3 درصد است . که عدد کوچکی نیست . اما it's همه کس نیستند . و بنابراین این مساله نشان می‌دهد که این واقعا یک مشکل بزرگ است و نه یک دلیل , اگر شما دو چشم و یک بینی دارید , خواهید توانست . بنابراین بر این اساس ما می‌توانیم به داده‌های خروجی نگاه کنیم , چیزی که از این افراد شد . و در مطالعه‌ای که دکتر Broadman در سن 18 سالگی منتشر کرد , چیزی که ما کشف کردیم این است که افرادی که این شاخص روحیه شدید را در ساعت 9 یا 11 دارند , به خوبی پیش‌بینی کردند که آن‌ها تا سن 18 سالگی افسردگی عمده‌ای دارند . و در حقیقت , اگر یک کودک در سن 18 سالگی افسردگی داشته باشد , ساختار حالت روحی سخت تری از داشتن افسردگی اساسی در سن 18 سالگی بهتر بود . بنابراین می توان گفت که SMD پیش‌بینی‌کننده قوی تری بود , افسردگی عمده‌ای در سن 18 سالگی نسبت به افسردگی در سن 18 یا 11 سالگی برای افسردگی در سن 18 سالگی بود . دیگری این است که هیچ کدام از این موارد اختلال دو قطبی را در مطالعه Smoky بزرگ تا سن 18 سالگی توسعه نمی‌دهند . و بعد . دکتر کوپلند داده‌های مربوط به افراد را در سن 27 سالگی منتشر کرد و به ساختار of در 5 سالگی نگاه کرد و متوجه شد که اختلالات افسردگی و اضطراب در 27 ساله توسط D.M.D.D. پیش‌بینی شده‌بود و آن‌ها در این مطالعه پیدا شدند . که میزان بسیار بالایی از تشخیص بیماری‌ها در این جمعیت وجود دارد و این که آن‌ها نتیجه عملکردی بسیار ضعیفی دارند . این شغلی است , زناشویی , عملکرد اجتماعی , بازدید از اتاق‌های اورژانس تا حد زیادی افزایش‌یافته است . در این جمعیت D.M.D.D. تا سن 27 سالگی . و در مطالعات خودمان در اینجا , جایی که شروع به جمع‌آوری افراد کردیم, افراد مبتلا به اختلال polar قطبی و آن‌هایی که این حالت سازنده را داشتند, داشتیم . و ما می‌توانیم آن‌ها را در یک دوره زمانی دنبال کنیم و بنابراین dearest XXX ( 39 : 37 ) این مقاله را در سال 2010 منتشر کرد, که به دنبال پی‌گیری 28 ماه است . و چیزی که ما پیدا کردیم این است که نرخ داشتن یک hypomanic یا یک اپیزود در این دو جمعیت بسیار متفاوت است . در بین افرادی که اختلال دو قطبی کلاسیک دارند, حدود 63 درصد در این دوره 28 ماه یک اپیزود hypomanic یا دیوانه‌وار داشته‌اند . در حالی که آن‌هایی که حالت روحی شدیدی دارند, حدود 3 درصد دارای یک اپیزود hypomanic یا دیوانه‌وار بوده‌اند . این یک تفاوت بسیار بزرگ است .

منبع سایت

آردینی اوخو
شنبه 20 بهمن 1397
بؤلوملر :

روانشناسی

0 گؤروش
یازار:‌

بنابراین معیارهای تشخیصی که ما در کنسرت با دیگران از سراسر کشور ایجاد کردیم , عصبانیت , ناراحتی , یا عصبانیت بودند و در اینجا شما این عبارت را می‌بینید , اغلب روز را در حال حاضر می‌بینیم و همچنین می‌خواهیم که این حالت برای اطرافیان کودک آشکار باشد و بنابراین چیزی که گفتیم این است که باید در بیش از یک تنظیم حضور داشته باشد . ما امیدواریم که در حال مطالعه کودکانی باشیم که به طور انحصاری در خانه مشکلاتی دارند که ممکن است با والدین در ارتباط باشند . ما می‌خواستیم آن را در مدرسه و با گروه همسالان خود نشان دهیم . ما گفتیم که آن‌ها باید نشانه‌های بیش از حد برانگیختگی داشته باشند, حداقل سه مورد از این شش نفر و شما تشخیص خواهید داد که اینها دقیقا شبیه آن نشانه‌های سرخی هستند که قبلا مطرح کرده بودم . بنابراین چیزهایی مثل بی‌خوابی , اضطراب , اضطراب , افکار مسابقه و غیره , و همچنین گفتیم که آن‌ها باید این طغیان‌های انفجاری را داشته باشند, چیزی که ما به واکنش‌پذیری اضافی می‌گوییم و می‌خواهیم این پدیده نادر یا غیرمعمول باشد . ما می‌خواستیم این چیزی باشد که به طور منظم در چشم‌انداز این زندگی‌ها وجود داشت . و بنابراین ما گفتیم که آن‌ها باید حداقل سه‌تا از این outbursts را در هفته داشته باشند . ما همچنین گفتیم که باید مزمن بوده و به همین دلیل ما حداقل برای 12 ماه آخر را به روش پیوسته تعریف کردیم . به این ترتیب , افرادی که ممکن است به یک منطقه جدید نقل‌مکان کرده باشند و دچار مشکل شده‌اند , ممکن است برای چند ماه اول مشکلی داشته باشند , اما افرادی که در طول تابستان این مشکلات را دارند , در طول تعطیلات مدرسه , و در طول سال تحصیلی . این یک ویژگی معمول برای آن‌ها در طول یک دوره زمانی طولانی بود . و آخرین بخاطر ملاحظات توسعه‌ای که ما در مورد آن صحبت کردیم , می‌دانستیم که کودکانی که این تشخیص دو قطبی اصلاح‌شده را دریافت می‌کنند , معمولا جوان هستند و بنابراین می‌خواهیم قبل از رسیدن به سن بلوغ , ما می‌خواهیم انواع درگیری‌هایی که در خانه با نوجوانان و والدین آن‌ها بوجود می‌آید , بخشی از این تشخیص باشند . و ما همچنین می‌خواهیم این کار برای بچه‌های بسیار کوچک باشد . هر دو نفر از افراد یا افراد وحشتناک در toddlerhood که در حال کش‌مکش بودند . همچنین دلایل علمی , چیزهایی مربوط به مطالعات ما از مغز داشتیم . جایی که می‌خواستیم کودکانی داشته باشیم که کمی بزرگ‌تر باشند . و بنابراین ما محدوده سنی 7 تا 17 را برای معیارهای خود در نظر گرفتیم . پس این شبیه به یک نمونه از بچه‌های دیگر است که در اتاق کار ما بوده‌اند . یک پسر 10 ساله همیشه توسط مادرش به عنوان عصبانی توصیف می‌شود و دائما در حال بحث است. There's به ملک پرخاش می‌کند , سوراخ‌هایی در دیوار دیوار دیوار وجود دارد . درها شکسته شده‌اند . پلیس سه بار در سال گذشته به خانه فراخوانده شده‌است تا او را تحت کنترل داشته باشد. و من می‌توانم کمی در مورد نحوه مشارکت پلیس بگویم , اگر مردم کنجکاو باشند . اما او به طور مرتب کتک می‌خورد و با والدین خود بازی می‌کند , he's با همسالان خود , و همانطور که تصور می‌کنید , براساس این موضوع چند تا از دوستان دارد . اغلب در مدرسه با دوستانش می‌جنگد . او با دوزهای بالای یک محرک وارد شد و دو مورد از آنچه که ما اکنون به آن داروهای ضد روان‌پریشی غیر عادی اشاره می‌کنیم , مواد مخدر است که ممکن است با نام‌هایی همچون Abilify , Risperdal , یا Seroquel و he's نیز بر روی یک داروی alpha ( 51 : 51 ) و چیزی به نام Intuniv که قرار بود در خواب به او کمک کند . اولین تماس روانی او در سن سه‌سالگی بود . او همچنین یک هفته , سه هفته بستری بود , زمانی که نه‌ساله بود و he's نه دارو مختلف در زندگی خود داشت . به این ترتیب , مانند یک بیمار روانی مزمن . و هنگامی که به نزد ما آمد , تشخیص او اختلال دوقطبی , اختلال اضطراب , اختلال اضطراب , و اختلال روحی بود که قطعا حالت روحی او بسیار مشهود بود . بنابراین هنگامی که شما داده‌های طولی را در مورد افراد با این نوع مشکل به دست می‌آورید , برخی چیزهای بسیار جالب پدیدار می‌شوند . ملیسا Broadman و گروه ما و یک فرد در گروه در گروه دوک در جایی که مطالعات کوه‌های Smoky انجام شد .

منبع سایت

آردینی اوخو
شنبه 20 بهمن 1397
بؤلوملر :

روانشناسی

0 گؤروش
یازار:‌

خوب , این می‌تواند به عنوان بخشی از اختلال دو قطبی تلقی شود , اگر شما بخواهید آن را در نظر بگیرید . و هنگامی که در کودکان مبتلا به اختلال کم‌توجهی بیش‌فعالی دچار مشکل شد , این مطالعه جالب در مورد 240 کودک با A.D.H.D. نشان داد که در حدود 74 درصد , 73 درصد از شرکت کنندگان در حدود یک سوم از آن‌ها دچار مشکلات خفیف بودند . حدود 45 درصد از مشکلات جدی برای خوابیدن , خوابیدن یا بیدار شدن بیش از حد , متوسط برخوردار بودند . و این کار اساس کار آن‌ها بود . و بنابراین ما می‌توانیم بگوییم که کودکان مبتلا به A.D.H.D. مشکلاتی با خواب دارند . و اگر شما در این خط بمانید , این DSM - 4 تغییر یافته برای شیدایی و اگر شما به عصبانیت و عصبانیت اضافه کنید , می‌توانید نام جدیدی به آن بدهید . بنابراین اگر با این نشانه‌ها به رنگ قرمز شروع کنیم که در افراد با A.D.H.D. به عنوان روش معمول خود عمل می‌کنند , و ما هر گونه نیاز را از قسمت خارجی حذف می‌کنیم . و بعد به عنوان قدم دوم , این کودکان را با کودکان معمولی مقایسه می‌کنیم , نه به خودشان . و اگر شما شروع به حرف زدن کنید , اگر یک نفر سخنرانی را تحت فشار قرار داده و سخنرانی را بیشتر از یک کودک معمولی تحت فشار قرار دهد , این سخنرانی فشار بیشتری برای این کودک دارد تا این که آن‌ها معمولا صاحب آن هستند. اگر شما شروع به مقایسه با کودکان معمولی کنید, نه خودشان , و به یک چیز دیگر اضافه می‌کنید که این مفهوم زود رنجی است که ممکن است بیش از یک هفته طول بکشد , شما می‌توانید افرادی را که دچار اختلال دو قطبی شده‌اند, مجددا برچسب بزنید . اگر تشخیص اختلال دو قطبی داشته باشید , تغییر کرده‌است . و بنابراین ما فکر می‌کنیم که این می‌تواند بخشی از افزایش قابل‌توجه در تشخیص در طول این مدت‌زمان کوتاه باشد . و الن Leibenluft در اینجا واقعا می‌خواسته‌است به طور علمی در مورد این مشکل فکر کند و ایده حالت روحی شدید را مطرح کند که در حال حاضر راه خود را در DSM - 5 به عنوان پدیده جدید اختلال ذهنی درهم گسیخته کشف کرده‌است . پس من فکر کردم که باید کمی درباره آن صحبت کنیم . ایده بسیار هوشمند این بود که ما باید از داده برای حل این سوال در مورد این که آیا این تعریف وسیع‌تر از بدخلقی مزمن با علائم اختلال دوقطبی , مشابه تعریف کلاسیک اختلال دو قطبی است , برای جمع‌آوری افراد و جمع‌آوری داده‌ها که به پاسخ به این پرسش کمک می‌کنند , استفاده کنیم . و به این ترتیب آنچه را که می‌خواست انجام دهد , برای افرادی که با اختلال دو قطبی کلاسیک آشنا شده بودند , به ارمغان آورد . این یک اپیزود مدت از hypomania با سرخوشی یا شیدایی با خوشحالی است . و سپس برای مقایسه آن‌ها با کودکان با چیزی که گفته می‌شود , حالت روحی شدید و شدید مزمن با آن‌ها مقایسه می‌شود. A.D.H. د . مثل نشانه‌ها . همان طور که در اسلاید قبلی به رنگ قرمز نشان دادم . و اینکه این باید واقعا به این افراد صدمه برساند . بنابراین اولین چالش ایجاد معیارهایی برای این شرایط حاد مزمن و بعد استفاده از داده برای پاسخ به سوال خاص این پدیده از حالت روحی شدید شبیه اختلال دو قطبی است ? چه نوع داده‌ای برای پاسخ به این سوال جمع خواهد شد ? خوب , اطلاعات درباره اینکه چه چیزی از چنین افرادی می‌شود , آیا آن‌ها یک دوره طولی مشابه دارند , چه تاریخچه خانوادگی آن‌ها مشابه باشد . به این دلیل که اگر شرایط مشابهی داشته باشند, انواع تشخیص و خانواده‌هایشان باید یک‌سان باشند و بدیهی است که سکه کشور باید به مسیر of نگاه کند تا به عملکرد مغز نگاه کند تا ببیند آیا شباهت‌هایی در عملکرد مغز وجود دارد یا خیر. و من می‌خواهم همه شما را به یاد بیاورم که معیارهایی که ما با آن‌ها آمده‌ایم , واقعا برای پاسخ دادن به این پرسش خاص ایجاد شده‌است . هیچ طرحی برای ایجاد یک تشخیص جدید وجود نداشت , ما فقط می‌خواستیم بدانیم که آیا این پدیده زود رنجی مزمن شبیه به mania است یا نه.

منبع سایت

آردینی اوخو
شنبه 20 بهمن 1397
بؤلوملر :

روانشناسی

0 گؤروش
یازار:‌

او شب‌ها از این اتاق بیرون می‌رود و به محله می‌رود , چون تصور می‌کند که او در محله‌ای قرار دارد که برای دزدها و افرادی که ممکن است دزد باشند , به دنبال آدم‌های بد بگردد و در طی این هفته خیلی از شب بیرون است . به دنبال افرادی می‌گردم که بدون اطلاع والدین او هستند . و همچنین توضیح می‌دهد که دچار توهم شنوایی است , این نوع توصیف عجیب از صداهایی که از گذشته درباره او صحبت می‌کند . پس با آن به عنوان درک این که چه شکلی به نظر می‌رسد , می‌خواهم کمی در مورد این بحث درباره اختلال دو قطبی کودکان , همانطور که برای کودکان به کار می‌رود , بگویم . و آنچه که در اینجا می‌بینیم تاریخی است که از پایگاه‌داده‌های ملی بسیار بزرگ بیمه جمع‌آوری شده‌است . و فقط برای اینکه شما را در یک دوره ده‌ساله قرار دهید . و در اینجا در محور y ما درصد مراجعه سرپایی را داریم که به تشخیص اختلال دو قطبی نسبت داده می‌شوند . از این صدها هزار بیمه در طول این دوره و آنچه که در اینجا به رنگ آبی نشان‌داده شده‌است , میزان افزایش دیدارهای سرپایی نسبت به اختلال دو قطبی در بزرگسالان است . و آنچه که شما می‌توانید ببینید این است که با افزایش تعداد مراجعات به بیماران سرپایی که به اختلال دو قطبی نسبت داده می‌شوند , تقریبا ً یک درصد افزایش داشته‌است . اما در اینجا به رنگ قرمز برای افرادی که جوان‌تر و کوچک‌تر هستند وجود دارد و آنچه که در اینجا می‌بینید یک % % افزایش در میزان دیدارهای سرپایی است که به اختلال دو قطبی نسبت داده می‌شود . این یک افزایش بسیار قابل‌توجه در طول یک دوره بسیار کوتاه است و باعث شده‌است که تعدادی از ما سر خود را پاک کنیم و بگوییم " خوب , ما در اینجا چه فکر می‌کنیم ? " و این تنها در ویزیت سرپایی نبود , بلکه در مطالعات بیمارستانی , این مقاله از جو رایدر و روز ( dave ? کارلسون تولید کرد و آنچه آن‌ها یافتند این است که برای بازدید بستری تقریبا ً در همان دوره یک درصد افزایش در تشخیص‌های بالینی به اختلال دو قطبی نسبت داده شد و در این دوره برای نوجوانان حدود یک درصد افزایش نشان داد . بار دیگر بسیار افزایش می‌یابد . بنابراین بحث به این دلیل مطرح می‌شود که ما می‌دانیم که در حقیقت , در حقیقت , افرادی وجود دارند که در طی این دوره از زمان , رهبران در حوزه ما و دیگران برای اصلاح این که چگونه معیارهای dsm - ir به کودکان و رهبران اعمال شده‌اند , دعوت شده‌اند . اینکه شما می‌توانید از این اصطلاح اختلال دو قطبی برای شرایطی که مزمن بودند , استفاده کنید , به ویژه آن‌هایی که رویدادی نبودند , علایم اختلال دو قطبی یا یک اپیزود جنون را داشتند , اما نه به شیوه‌ای اتفاقی . حال , مدل dsm - ۱ آمده‌است و ما می‌دانیم که انجام این اصلاح درست نیست . اما بسیار شایع است که یکی از متخصصان بالینی را پیدا می‌کند که هنوز به اختلال دو قطبی فکر می‌کنند چرا که این شرایط مزمن و تغییر در این به کندی پیش می‌آید . dsm - dsm بسیار واضح است که اختلال دو قطبی با قسمت‌های مشخصی مشخص می‌شود . اما هنوز افرادی وجود دارند که تصور می‌کنند بیماری مزمن باشد . و بنابراین فقط برای انجام یک آزمایش ذهنی , اگر شما این معیار اپیزود را حذف کنید و به بیماری مزمن نگاه کنید , می‌توانیم ببینیم چه اتفاقی ممکن است روی دهد , اگر کودکی را که دچار اختلال کاستی توجه و نقص توجه هستید , بگیرید و یا بر روی رفتن و یا روی رفتن و یا روی رفتن و یا روی رفتن و یا رفتن به عنوان نشانه اختلال دو قطبی فکر کنید . به همین ترتیب , اگر شما در سازماندهی خود دچار مشکل هستید , همه چیز را از دست می‌دهید , به راحتی حواسشان پرت می‌شود .

منبع سایت

آردینی اوخو
شنبه 20 بهمن 1397
بؤلوملر :

روانشناسی

0 گؤروش
یازار:‌

شروع به فکر کردن در مورد این ابعاد از چیزی که پس‌زمینه به نظر می‌رسد و این که این فلاش‌ها و یا انفجارات خشم هستند ، می‌توانند به عنوان روشی برای شروع کردن ذهن one's در اطراف آن مفید باشند .
و اینکه ما شروع به فکر کردن در مورد این موضوع می‌کنیم و نسبت به گذشته بیشتر از همیشه مورد توجه قرار گرفته‌ایم و درک می‌کنیم که چطور می‌تواند کلیدی برای درک اختلال برخی از کودکان باشد . بنابراین I'm قصد تغییر دنده را کمی دارند و درباره اختلال دو قطبی صحبت می‌کنند و دلیل این امر روشن می‌شود , امیدوارم خیلی سریع باشد . بنابراین در راهنمای تشخیص و تشخیص آماری . یک اپیزود manic چیزی است که اختلال دو قطبی و یک اپیزود manic در DSM - 5 تعریف صریح و صریح دارد . اولین چیزی است که ما آن را " A " می‌نامیم و این واقعا شامل دو مولفه متفاوت است . یکی از آن‌ها این است که این صفات خلق و خوی را در بر دارد . پس یک حالت فوق‌العاده شدید و یا یک حالت عصبی شدید . و در طول این برهه از حالت گسترده یا حالت عصبی بالا , افزایش انرژی و چیزی که ما آن را " فعالیت متمرکز " می‌نامیم , وجود دارد . دخیل بودن در برخی از پروژه‌ها در چنین روشی بسیار زمانبر است. این وضعیت ممکن است حداقل یک هفته طول بکشد و وقتی به این فکر می‌کنیم که در حال حاضر وجود دارد , ما می‌گوییم که در بیشتر طول روز , تقریبا هر روز . بنابراین ممکن است زمان‌هایی وجود داشته باشد که it's کم‌تر باشد , اما در واقع اغلب روزها , اغلب روزها روشی است که در آن می‌توان حضور it's را درک کرد . و برای بسیاری از مردم آسان است که مفهوم را درک کنند . اینکه چگونه یک معیار " A " دارد , همان چیزی است که ما آن را معیار " B " می‌نامیم . بنابراین زمانی که شما ثابت کردید که این مشکل خلق و خوی و افزایش انرژی وجود دارد . سپس فرد شروع به فکر کردن در مورد این معیارهای " B " می‌کند . و این نشان می‌دهد که یک تغییر قابل‌توجه از رفتار معمول , افزودن جدیدی به DSM - 5 است , که در DSM - 4 وجود ندارد . این معیارهای B با تغییراتی در نحوه فکر یک فرد صحبت می‌کنند , پس این اعتماد به نفس بالا و خارج از محدوده و فرض کردن چیزهایی درباره خود که اصلا درست نیستند . کاهش نیاز به خواب , مشکلات با حرف تحت فشار , همانطور که می‌توانید برای خودتان بخوانید . Flightive ( 16 : 43 ) ایده‌ها , حرکت از چیزی به چیز بسیار سریع بدون ارائه هرگونه انتقال برای مردم . مشکلات با distractibility واقعا قابل‌توجه . بیش‌فعالی افزایش ( 16 : 58 ) و هیجانی که در بالا ذکر شد . این مشارکت در فعالیت‌های لذت بخش بدون توجه به عواقب دردناک آن‌ها . کلید در این معیارهای B این است که آن‌ها یا برای اولین بار ظاهر می‌شوند یا به طور قابل‌توجهی در طول دوره اوج یا حالت عصبی بالا به طور قابل‌توجهی بدتر می‌شوند . بنابراین روشی که ما در مورد آن صحبت می‌کنیم این است که اگر شما بخواهید در طول این قسمت بدتر ظاهر شوند یا بدتر شوند , اگر می‌خواهید در یک ضابطه مشخص کنید , آن‌ها با هم دسته‌بندی می‌شوند . پس کلید و فکر در مورد اختلال دو قطبی این است که عملکرد individual's را در طول یک اپیزود به همان فرد , به او , یا خود , مقایسه کنید , زمانی که در اساس یا در نوع معمول روزمره خود هستند , و باید یک تفاوت چشمگیر را مشاهده کرد . اگر بتوانید تفاوت را تشخیص دهید , اگر روش همیشگی عملکرد کاملا ثابت باشد , پس آن یک قسمت نخواهد بود . پس این چه شکلی است ? خوب , نمونه‌ای که من در اینجا ارائه کرده‌ام ادغام دو یا سه کودک مختلف است که در مطالعات ما بوده‌اند . یک پسر نوجوان medicated که در سال‌های ابتدایی دبیرستان خود است معمولا کاملا خجالتی و مطیع قانون است , اما در طول یک هفته او این دوره را دارد که در آن خواب او به طور قابل‌توجهی کاهش می‌یابد . He's فقط 4 تا 5 ساعت در شب می‌خوابند نسبت به 8 یا 8 ساعت 1 / 2 ساعت که برای او معمول است . او ایده‌های عجیب دارد و این تصور را دارد که he's سه رمان را فورا و با این زمان که خواب نیست , نوشتن و نوشتن و نوشتن در دفترچه یادداشت کرد و ایده‌های خود را برای این سه رمان که آهنگ ساختن او همزمان بود منتشر کرد .
منبع سایت

آردینی اوخو
شنبه 20 بهمن 1397
بؤلوملر :

روانشناسی

0 گؤروش
یازار:‌

نکته دیگری که ما در مورد تحریک‌پذیری به عنوان پرستار کودک و نوجوان می‌دانیم این است که ما درک می‌کنیم که تحریک‌پذیری می‌تواند چیزی باشد که می‌تواند بخشی از زندگی روزمره باشد , اما می‌تواند یک طیف را به یک طیف پاتولوژیک منتقل کند که در آن به آسیب رساندن به مدرسه یا پس از فعالیت‌های مدرسه و اختلال در روابط همتایان خود منجر می‌شود . و آخرین بخش در این مورد این است که ما کودکان و نوجوانان هستیم , می‌دانیم که زمانی در زندگی وجود دارد , برای مثال با نوپا یا اوایل دوران بلوغ , که تحریک‌پذیری می‌تواند به عنوان بخشی از توسعه هنجاری برجسته‌تر باشد . و در این شرایط کار متفاوتی انجام می‌شود . ما درک می‌کنیم که این زمان‌ها در طول زندگی , زمانی که فرد تلاش می‌کند مستقل‌تر باشد یا استقلال خود را تثبیت کند, ممکن است با تحریک‌پذیری بیشتری همراه باشد . اما زمان‌های دیگری نیز وجود دارند که در آن‌ها کم‌تر اتفاق می‌افتد و ما می‌خواهیم اطمینان حاصل کنیم که ما مراحل عادی رشد را به نشانه آسیب روانی در نظر نمی‌گیریم . پس باید در مورد آن فکر کنیم . پس فکر می‌کنم چیزی که باید بگویم این است که عصبانیت خود را نشان می‌دهد . ما در مورد این دو ویژگی فکر می‌کنیم . یکی از آن‌ها این است که چگونه یک نوع ثابت در نوع پس‌زمینه وجود دارد . کودکان مبتلا به این بیماری به عنوان بدخلق و یا به راحتی آزرده می‌شوند و یا در حالت منفی به راحتی عصبانی می‌شوند . و این می‌تواند یک مشکل برای گروه همسالان خود باشد و یا در واقع می‌تواند باعث شود کودکان دیگر بتوانند از تعامل با چنین کودک اجتناب کنند زیرا آن‌ها همیشه احساس می‌کنند که در پوسته تخم‌مرغ راه می‌روند چون این نوع از آن‌ها منفی و آسان است . ویژگی دیگر که واقعا ً جالب توجه است این است که آن‌ها این نمایش‌ها و یا فلاش‌ها خشمی را دارند که در آن‌ها منفجر می‌شوند . این ممکن است انفجارهای کلامی و بیشتر نگران‌کننده باشند, انفجارهای فیزیکی که واکنش‌های بسیار بیش از حد را به درخواست‌ها نشان می‌دهند که والدین آن‌ها را می‌سازند و یا رویدادهایی که به شیوه‌ای که کودک امید دارد یا نا امیدی که آن‌ها با آن مواجه هستند , از زندگی عادی است . و این نوع انفجارها اغلب مستلزم تخریب اموال در کودکانی هستند که به ما مراجعه می‌کنند . ممکن است در نتیجه این طغیان‌های عاطفی دوستان خود را از دست بدهند , واقعا ً تاثیر بسیار دراماتیک و منفی در زندگی کودک دارند . در واقع تعدادی اختلال وجود دارند که تحریک‌پذیری را نشان می‌دهند . گاهی اوقات مردم فکر می‌کنند که تحریک‌پذیری , نشانه تنها یک شرط است , اما ما درک می‌کنیم که تحریک‌پذیری , فقط یک چیز نیست . اگر فرد از انواع مختلف تشخیصی در راهنمای تشخیصی و آماری استفاده کند , مشاهده می‌شود که اختلالات اضطرابی وجود دارند , اختلالات رشدی وجود دارند , چیزهایی مانند اختلال کاستی توجه و بیش‌فعالی , همگی می‌توانند تحریک‌پذیری را به عنوان ویژگی‌های برجسته نشان دهند . بنابراین ما در مورد آن به عنوان یک تشخیص فکر نمی‌کنیم و باید واقعا ً به این الگو و انواع علائمی که در درک آن کودک و تحریک‌پذیری آن وجود دارند , فکر کنیم . من فکر می‌کنم چیزی که می‌خواهم مردم بدانند این است که تحریک‌پذیری خیلی شایع است و علایم خدشه‌دار شده آن بسیار رایج است . تحریک‌پذیری شدید تنها یک یا یک مشکل کوچک نیست , تحریک‌پذیری مزمن شدید آن چیزی است که می‌تواند منجر به مشکلات بزرگ‌تر شود و من کمی بیشتر در مورد آن در چند لحظه صحبت خواهم کرد . توصیف و اندازه‌گیری آن دشوار است .

منبع سایت

آردینی اوخو
شنبه 20 بهمن 1397
بؤلوملر :

روانشناسی

0 گؤروش
یازار:‌

همچنین به روش‌های روشنی اشاره می‌کند که می‌توان آن را در یک مطالعه و منطق علمی از جمله آن افراد در نظر گرفت . و چه کسی را نمی ‌توان از این مطالعه حذف کرد و چرا . و اگر شما در مورد نحوه انجام این مطالعه و اینکه چگونه شرکت کنندگان در این مطالعه می‌توانند به طور ایمن مورد مطالعه قرار گیرند ، یک دستور العمل خواهد شد . زمانی که that's انجام شد ، این پروتکل برای شایستگی علمی آن مورد بررسی قرار می‌گیرد . این درست است که آیا این سوال به روشی که از لحاظ علمی معتبر بوده و همچنین برای امنیت آن توسط متخصصانی که واقعا ً هیچ سرمایه‌گذاری یا بخشی در خود این مطالعه ندارند ، انجام شده‌است ، واقعا ً دو نهاد مستقل . بنابراین اولین قدم در انجام تحقیقات بالینی ، غربال کردن افرادی است که ممکن است واجد شرایط مشارکت باشند ، برای گروه ما که به این معنی است که افراد ممکن است برای ابراز علاقه خود تماس بگیرند و ما می‌توانیم با آن‌ها در مورد what's درگیر در بخشی از مطالعه صحبت کنیم . گاهی اوقات افراد ما را ایمیل می‌کنند و سپس ما می‌توانیم با یک تماس تلفنی به آن‌ها برگردیم . پس از آن ما واقعا ً امیدواریم که اطلاعات درباره فرزند خود را یاد بگیریم . بنابراین یک متخصص بالینی آموزش دید و با والدین درباره فرزند یا فرزندان آن‌ها صحبت می‌کند . و اگر غربالگری تلفنی نشان می‌دهد که کسی واجد شرایط است یا احتمالا ً واجد شرایط است ، پس ما آن‌ها را برای مواجه شدن با این جا دعوت می‌کنیم و مرور مفصل تری از سابقه پزشکی و روانی آن‌ها را انجام می‌دهیم . سپس در پایان آن روز می‌توانیم بگوییم که آیا کسی واجد شرایط مشارکت بیشتر است یا خیر . و آخرین چیزی است که مردم بعد از این نمایش در یک مطالعه واقعی ثبت‌نام می‌کنند . بعد از اینکه آن‌ها توضیح دادند ، هر دو در نوشتن ، چیزی به نام فرم رضایت‌نامه ، بلکه گفتگو در مورد آن فرم رضایت . این به آن‌ها اجازه می‌دهد تا سوالاتی بپرسند و در مورد چیزهایی که در انجام این مطالعه دخیل هستند ، مطلع شوند و این فرآیند رضایت آگاهانه نامیده می‌شود . بنابراین ، هنگامی که در مورد هر تحقیق بالینی فکر می‌کنیم و قطعا ً نحوه انجام کار در اینجا را بررسی می‌کنیم .
پس چیز بعدی که می‌خواهم در مورد آن صحبت کنم این است که عصبانیت چیست ؟ و چرا ما آن را مطالعه می‌کنیم . و چیزی که در مورد این مساله قابل‌توجه است این است که این واکنش رایج ، یک نشانه اختلالات روانی است . این برای بزرگسالان درست است ، اما به خصوص برای کودکان و جوانان درست است . در مطالعات بزرگسالان که در مطالعه شیوع بیماری‌های ملی در اینجا انجام شد ، حدود ۳۲ نفر از بزرگسالان در مورد علایم و رفتارهای طول عمر خود مصاحبه کردند و در این تحقیق حدود ۱۰ % از جمعیت کل بزرگ‌سال گزارش دادند که دچار irritability شدید شده‌اند ، تا حدی که در زندگی آن‌ها در برخی از نقاط در طول زندگی آن‌ها دخالت داشته‌است . بنابراین ، یک تکه واقعا ً قابل‌توجه و چیزی که جالب بود این است که ۹۲ % اختلالات روانی جدی دیگری دارند و اختلالات جدی در مورد چیزهایی مثل اختلالات خلقی صحبت می‌کنند . پس چیزهایی مثل افسردگی یا یک اپیزود manic . یا چیزهایی مثل اختلال اضطراب یا اختلالات کنترل ناگهانی و یا استفاده از مواد ، چیزهایی که مهم هستند و به شرایط آسیب می‌رسانند . و به همین دلیل این یک نشانه از عصبانیت مزمن ، ارتباط با شرایط جدی دیگر است و نباید به آرامی برداشته شود . چیز دیگری که می‌دانیم این است که در کودکان ، حدود ۴۰ % از افرادی که وارد کلینیک‌ها می‌شوند ، این مطالعه Lamb's ( ۷ : ۳۵ ) یک کنسرسیوم از ۱۰ محل مختلف در سراسر ایالات‌متحده بوده‌است . و مشخص شد که در حدود ۴۰ درصد از کودکانی که برای درمان روان‌پزشکی مراجعه می‌کنند ، به عنوان نشانه اولیه حضور در آنجا ، کم و کم هستند . و بنابراین ما می‌دانیم که it's یک دلیل اصلی برای کودکان است که باید درخواست شود و یا برای مراقبت روانی آورده شوند . علی‌رغم این فرکانس بالا ، کاملا ً جالب است که در واقع هیچ تعریف رسمی وجود ندارد . در راهنمای تشخیص و آماری که ما برای درک شرایط روانی استفاده می‌کنیم ، این کلمه هرگز تعریف‌نشده است . و این مفهوم ممکن است معانی متفاوتی برای افراد مختلف داشته باشد. و بنابراین it's یکی از چالش‌های کار ما برای ایجاد تعریف قابل‌استفاده ، راهی برای اندازه‌گیری این است.
منبع سایت

آردینی اوخو
شنبه 20 بهمن 1397
بؤلوملر :

روانشناسی

0 گؤروش
یازار:‌

Transcript
Leibenluft : ما در کودکان زود رنجی را مطالعه می‌کنیم . Irritability زمانی است که کودکان به سختی تحمل ناامیدی را دارند . بنابراین یک مثال کلاسیک می‌تواند یک کودک باشد ، به عنوان مثال ، چه کسی یک بازی ویدئویی بازی می‌کند و والد به کودک می‌گوید که این کار را متوقف کند و تکالیف خود را انجام دهد . حالا ، هر بچه‌ای از این کار ناامید می‌شود . اما انواعی از کودکان که می‌بینیم به سختی تحمل آن را دارند . وقتی به آن‌ها گفته شد که باید کاری را که دوست دارند انجام دهند ، به شدت ناراحت می‌شوند . و آن‌ها اغلب می‌توانند خیلی احساساتی شوند . آن‌ها ممکن است طغیان خلقی داشته باشند - - گاهی با فریاد زدن و گاهی با کتک زدن. و کودکانی که مطالعه می‌کنیم مشکلات زیادی در این زمینه دارند . میزان ناامیدی که آن‌ها برای کودکان سن خود ندارند . و به همین دلیل در خانه مشکلاتی ایجاد می‌کند . آن‌ها درگیر مشکلات زیادی با پدر و مادر و خواهر و برادرهای خود می‌شوند . این یک وضعیت بسیار دشوار برای کل خانواده است . ما داریم سعی می‌کنیم دو چیز را واقعا ً درک کنیم . یکی از آن‌ها این است که ما سعی داریم درک کنیم که در مغز این کودکان چه می‌گذرد که در مقایسه با بچه‌های دیگر با مشکل بیشتری مواجه هستند . پس این یک چیز است ، برای اینکه بفهمم واقعا ً باعث این کار شده . و بعد کار دیگر این است که از آن دانش برای توسعه درمان‌های جدید استفاده کنیم . چون ، در نهایت ، این کاری است که ما می‌خواهیم انجام دهیم . ما می‌خواهیم به کودکان و خانواده‌های آن‌ها کمک کنیم وقتی که کودک با این نوع مشکل دست و پنجه نرم می‌کند . بنابراین یک هدف اصلی برای ما ایجاد راه‌های جدید برای درمان کودکانی است که دچار عصبانیت و عصبانیت می‌شوند .
webinar : Irritability شدید و DMDD در جوانان - دکتر کنت Towbin
۱۷ ژوئن ۲۰۱۶
به یوتیوب نگاه کنید .
Transcript
اختلالات شدید و درهم گسیخته در کودکان و جوانان
دکتر کنت Towbin : خوب ، همه بعد از ظهر بخیر . متشکرم که در این ابهام در مورد آنچه که در منطقه ما بعد از ظهر یک بعد از ظهر دوست‌داشتنی است ، استفاده کنید . با پیش‌بینی شاید سقوط بزرگ برف . دکتر کنت Towbin ، روان‌پزشک کودک و نوجوان ، و من در برنامه intramural در موسسه ملی بهداشت روانی کار می‌کنم . جایی که افراد I'm درگیر گروهی از بازرسان هستند که به طور فعال در حال نگاه کردن و تلاش برای درک یک مشکل مشترک شدید و شدید در کودکان و جوانان هستند . در حال حاضر ، let's فقط ببینید آیا می‌توانم اسلاید خود را در اینجا پیشرفت دهم، متشکرم ، در اینجا توضیح داده می‌شود و آنچه که می‌خواهم در مورد آن صحبت کنم ، تنها کمی در مورد آنچه که ما در مورد هر یک از این موضوعات دیگر صحبت می‌کنیم و اینکه چگونه به چیزی به نام اختلال دوقطبی خردسال و برخی از مباحثات مربوط به این تشخیص مربوط می‌شود . برخی ویژگی‌ها در مورد این ویژگی که این گروه در اینجا نوشته شده‌است ، و این تشخیص D.S.M. جدید از اختلال عصبی درهم شکسته. و با صحبت در مورد برخی مفاهیم تشخیصی و درمانی که از این اثر پیروی می‌کنند و نکات و دستورالعمل‌های ارزیابی را ارائه می‌کنند . بنابراین ، let's با صحبت در مورد این که تحقیقات بالینی چیست شروع می‌کنند . بنابراین ویژگی مهم این است که پژوهش بالینی یک مطالعه از افراد است . و این واقعا ً برای کمک به محققان برای یادگیری شیوه‌های درمان این افراد طراحی شده‌است . تا از ظاهر شدن یا بدتر شدن بیماری آن‌ها جلوگیری شود . برای بهبود توانایی ما برای تشخیص و درک واقعا ً مکانیزم‌های این بیماری . خیلی متاسفم چیزی که به نظرم رسید این بود که باید به اینجا برگردم . بنابراین تحقیقات بالینی واقعا ً با یک ایده یا سوال در مورد یک اختلال آغاز می‌شود و برای ما این سوال را خواهید دید که این سوال چگونه تدوین شد . زمانی که یک شروع با این سوال آغاز می‌شود ، سپس چیزی را تولید می‌کنید که به تفصیل پروتکل نامیده می‌شود. و این پروتکل واقعا ً می‌گوید که چرا این ایده یا پرسش مهم است و در حال حاضر درباره آن اطلاع دارد .
منبع سایت

آردینی اوخو
شنبه 20 بهمن 1397
بؤلوملر :