او شب‌ها از این اتاق بیرون می‌رود و به محله می‌رود , چون تصور می‌کند که او در محله‌ای قرار دارد که برای دزدها و افرادی که ممکن است دزد باشند , به دنبال آدم‌های بد بگردد و در طی این هفته خیلی از شب بیرون است . به دنبال افرادی می‌گردم که بدون اطلاع والدین او هستند . و همچنین توضیح می‌دهد که دچار توهم شنوایی است , این نوع توصیف عجیب از صداهایی که از گذشته درباره او صحبت می‌کند . پس با آن به عنوان درک این که چه شکلی به نظر می‌رسد , می‌خواهم کمی در مورد این بحث درباره اختلال دو قطبی کودکان , همانطور که برای کودکان به کار می‌رود , بگویم . و آنچه که در اینجا می‌بینیم تاریخی است که از پایگاه‌داده‌های ملی بسیار بزرگ بیمه جمع‌آوری شده‌است . و فقط برای اینکه شما را در یک دوره ده‌ساله قرار دهید . و در اینجا در محور y ما درصد مراجعه سرپایی را داریم که به تشخیص اختلال دو قطبی نسبت داده می‌شوند . از این صدها هزار بیمه در طول این دوره و آنچه که در اینجا به رنگ آبی نشان‌داده شده‌است , میزان افزایش دیدارهای سرپایی نسبت به اختلال دو قطبی در بزرگسالان است . و آنچه که شما می‌توانید ببینید این است که با افزایش تعداد مراجعات به بیماران سرپایی که به اختلال دو قطبی نسبت داده می‌شوند , تقریبا ً یک درصد افزایش داشته‌است . اما در اینجا به رنگ قرمز برای افرادی که جوان‌تر و کوچک‌تر هستند وجود دارد و آنچه که در اینجا می‌بینید یک % % افزایش در میزان دیدارهای سرپایی است که به اختلال دو قطبی نسبت داده می‌شود . این یک افزایش بسیار قابل‌توجه در طول یک دوره بسیار کوتاه است و باعث شده‌است که تعدادی از ما سر خود را پاک کنیم و بگوییم " خوب , ما در اینجا چه فکر می‌کنیم ? " و این تنها در ویزیت سرپایی نبود , بلکه در مطالعات بیمارستانی , این مقاله از جو رایدر و روز ( dave ? کارلسون تولید کرد و آنچه آن‌ها یافتند این است که برای بازدید بستری تقریبا ً در همان دوره یک درصد افزایش در تشخیص‌های بالینی به اختلال دو قطبی نسبت داده شد و در این دوره برای نوجوانان حدود یک درصد افزایش نشان داد . بار دیگر بسیار افزایش می‌یابد . بنابراین بحث به این دلیل مطرح می‌شود که ما می‌دانیم که در حقیقت , در حقیقت , افرادی وجود دارند که در طی این دوره از زمان , رهبران در حوزه ما و دیگران برای اصلاح این که چگونه معیارهای dsm - ir به کودکان و رهبران اعمال شده‌اند , دعوت شده‌اند . اینکه شما می‌توانید از این اصطلاح اختلال دو قطبی برای شرایطی که مزمن بودند , استفاده کنید , به ویژه آن‌هایی که رویدادی نبودند , علایم اختلال دو قطبی یا یک اپیزود جنون را داشتند , اما نه به شیوه‌ای اتفاقی . حال , مدل dsm - ۱ آمده‌است و ما می‌دانیم که انجام این اصلاح درست نیست . اما بسیار شایع است که یکی از متخصصان بالینی را پیدا می‌کند که هنوز به اختلال دو قطبی فکر می‌کنند چرا که این شرایط مزمن و تغییر در این به کندی پیش می‌آید . dsm - dsm بسیار واضح است که اختلال دو قطبی با قسمت‌های مشخصی مشخص می‌شود . اما هنوز افرادی وجود دارند که تصور می‌کنند بیماری مزمن باشد . و بنابراین فقط برای انجام یک آزمایش ذهنی , اگر شما این معیار اپیزود را حذف کنید و به بیماری مزمن نگاه کنید , می‌توانیم ببینیم چه اتفاقی ممکن است روی دهد , اگر کودکی را که دچار اختلال کاستی توجه و نقص توجه هستید , بگیرید و یا بر روی رفتن و یا روی رفتن و یا روی رفتن و یا روی رفتن و یا رفتن به عنوان نشانه اختلال دو قطبی فکر کنید . به همین ترتیب , اگر شما در سازماندهی خود دچار مشکل هستید , همه چیز را از دست می‌دهید , به راحتی حواسشان پرت می‌شود .

منبع سایت

شنبه 20 بهمن 1397
بؤلوملر :