psychology

روانشناسی

0 گؤروش
یازار:‌

تاکید روان‌شناسی رفتاری بر نحوه رفتار ما با روش‌های خاص است . ما همه به طور مداوم رفتارهای جدید را آموزش می‌دهیم و چگونه رفتار موجود را تغییر دهیم . روان‌شناسی رفتاری یک رویکرد روان‌شناختی است که بر این که چگونه این یادگیری رخ می‌دهد تمرکز می‌کند .
ارزیابی انتقادی
تهویه مطبوع را می‌توان برای توضیح انواع گسترده‌ای از رفتارها ، از فرآیند یادگیری ، به اعتیاد و اکتساب زبان مورد استفاده قرار داد . همچنین کاربرد عملی ( مانند اقتصاد نشانه ) دارد که می‌تواند در کلاس‌ها ، زندان‌ها و بیمارستان‌های روانی اعمال شود .
با این حال ، شرطی‌سازی عامل ، نقش عوامل ارثی و شناختی در یادگیری را در نظر نمی‌گیرد ، و در نتیجه توضیح ناقص فرآیند یادگیری در انسان‌ها و حیوانات است .
به عنوان مثال ، کوهلر ( ۱۹۲۴ ) دریافت که primates اغلب به نظر می‌رسد که مشکلات را در یک فلاش از دید ، به جای آزمایش و یادگیری اشتباه ، حل می‌کنند . همچنین ، نظریه یادگیری اجتماعی ( Bandura ، ۱۹۷۷ ) بیان می‌کند که انسان‌ها می‌توانند به طور خودکار از طریق مشاهده به جای تجربه شخصی یاد بگیرند .
استفاده از تحقیقات بر روی حیوانات در مطالعات conditioning ، مساله برون یابی را نیز افزایش می‌دهد . برخی از روانشناسان استدلال می‌کنند که ما نمی‌توانیم از مطالعات بر روی حیوانات به انسان‌ها به عنوان آناتومی و فیزیولوژی آن‌ها متفاوت از انسان‌ها را تعمیم دهیم ، و آن‌ها نمی‌توانند به تجربیات خود فکر کنند و از عقل ، صبر ، حافظه و یا آسایش خود استفاده کنند .
ادوارد Thorndike : قانون تاثیر
قانون اصل اجرا توسط ادوارد Thorndike پیشنهاد شد که :
" واکنش‌هایی که یک تاثیر رضایت‌بخش در یک موقعیت خاص ایجاد می‌کنند ، به احتمال زیاد در آن وضعیت رخ می‌دهند ، و پاسخ‌های ایجاد شده به احتمال کمتری در این وضعیت رخ می‌دهد ( گری ، ۲۰۱۱ ، صفحات ۱۰۸ - ۱۰۹ ) ."
ادوارد Thorndike ( ۱۸۹۸ ) در روان‌شناسی به خاطر کار خود در زمینه نظریه یادگیری که منجر به توسعه of در درون behaviorism می‌شود ، مشهور است .
در حالی که شرایط کلاسیک بستگی به ایجاد ارتباط بین رویدادها دارد، conditioning عامل شامل یادگیری از عواقب رفتار ما است . اسکینر اولین روانشناس برای مطالعه یادگیری توسط پیامدها نبود . در حقیقت ، نظریه Skinner's در مورد شرطی‌سازی عامل، براساس ایده‌های ادوارد Thorndike ساخته شده‌است .
Thorndike یادگیری را در حیوانات ( معمولا گربه‌ها ) مورد مطالعه قرار داد . او یک آزمایش کلاسیک را ابداع کرد که در آن از یک جعبه معمایی ( شکل ۱ ) برای آزمایش تجربی قوانین یادگیری استفاده کرد .
جعبه معمایی Thorndike
شکل ۱ : گراف ساده شده حاصل از آزمایش جعبه پازل .
او یک گربه را در جعبه پازل قرار داد و آن را به فرار از یک تکه ماهی که در بیرون قرار داشت ، تشویق کرد . Thorndike یک گربه را در جعبه می‌گذاشت و زمان فرار را چقدر طول می‌کشید . گربه‌ها روش‌های مختلفی برای فرار از جعبه پازل و رسیدن به ماهی‌ها را امتحان کردند .
سرانجام به اهرمی برخورد می‌کردند که قفس را باز می‌کرد . پس از آن که آن را از زندان بیرون کشیدند ، بار دیگر بار دیگر به راه افتادند و بار دیگر نوبت به فرار رسید . در آزمایش‌ها متوالی ، گربه‌ها خواهند فهمید که فشار دادن اهرم ، عواقب مطلوبی خواهد داشت و آن‌ها این رفتار را قبول خواهند کرد و در فشار دادن اهرم به طور فزاینده‌ای سریع می‌شوند .
ادوارد Thorndike یک " قانون اجرایی " را ارائه داد که بیان کرد هر رفتاری که به دنبال عواقب مطبوع باشد احتمالا ً تکرار خواهد شد و هر رفتاری که به دنبال عواقب ناخوشایند باشد احتمالا ً متوقف خواهد شد.
ارزیابی انتقادی
Thorndike ( ۱۹۰۵ ) مفهوم تقویت را مطرح کرد و اولین کسی بود که اصول روانشناسی را به حوزه یادگیری اعمال کرد .
تحقیقات او منجر به نظریه‌های بسیاری و قوانین آموزش ، مانند شرطی‌سازی عامل، شد . اسکینر ( ۱۹۳۸ ) مثل Thorndike حیوانات را در جعبه‌ها گذاشت و آن‌ها را مشاهده کرد تا ببینند که آن‌ها قادر به یادگیری هستند .

نظریه‌های یادگیری of و پاول اوف بعدا ً توسط هال ( ۱۹۳۵ ) سنتز شدند . تحقیقات Thorndike's ، روانشناسی قیاسی را به مدت پنجاه سال طی کرد و در طول آن دوران ، روانشناسان بی‌شماری را تحت‌تاثیر قرار داد، و حتی امروزه نیز .
منبع سایت روانشناسی ساده

آردینی اوخو
شنبه 15 دی 1397
بؤلوملر :

روانشناسی

0 گؤروش
یازار:‌

مراحل رشد اخلاقی
سطح ۱ - اخلاق قبل از عرف
در سطح قبل از متعارف ( اغلب بچه‌های نه‌ساله و کوچک‌تر ، برخی از نه سال) ، ما یک کد شخصی از اخلاق نداریم . در عوض ، قوانین اخلاقی ما با استانداردهای بزرگسالان و عواقب پس یا شکستن قوانین آن‌ها شکل می‌گیرد .
مرجع خارج از فرد است و استدلال بر مبنای پیامدهای فیزیکی اقدامات است .
مرحله ۱ . اطاعت و جهت گیری مجازات کودک / فرد برای اجتناب از تنبیه خوب است . اگر کسی مجازات شود ، باید اشتباه کرده باشند .
مرحله ۲ . Individualism و Exchange . در این مرحله ، کودکان تشخیص می‌دهند که تنها یک دیدگاه درست وجود ندارد که توسط مقامات تحویل داده می‌شود . افراد مختلف نقطه‌نظر متفاوتی دارند .
سطح ۲ - اخلاق متعارف
در سطح متعارف ( اغلب بزرگسالان و بزرگسالان ) ، ما شروع به درونی کردن استانداردهای اخلاقی مدل‌های نقش بزرگسالان با ارزش می‌کنیم .
اقتدار درونی می‌شود اما مورد سوال قرار نمی‌گیرد ، و استدلال مبتنی بر هنجارهای گروهی است که فرد به آن تعلق دارد .
مرحله ۳ . روابط بین فردی خوب . کودک / فرد برای اینکه شخص خوبی توسط دیگران دیده شود ، خوب است . بنابراین ، پاسخ مربوط به تایید دیگران است .
مرحله ۴ . حفظ نظم اجتماعی . کودک / فرد از قوانین گسترده‌تر جامعه آگاه می‌شود ، بنابراین قضاوت درباره قوانین به منظور رعایت قانون و اجتناب از احساس گناه .
سطح ۳ - اخلاق قراردادی
قضاوت فردی بر پایه اصول خود برگزیده است و استدلال اخلاقی براساس حقوق فردی و عدالت است . با توجه به این سطح از استدلال اخلاقی ، تا جایی که بیشتر افراد دریافت می‌کنند ، این سطح از استدلال اخلاقی است .
تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد توانایی تفکر انتزاعی لازم برای مرحله ۵ یا ۶ ( اخلاقیات پس از قراردادی ) را دارند . یعنی بیشتر مردم دیدگاه‌های اخلاقی خود را از اطرافیان خود می‌گیرند و تنها یک اقلیت از طریق اصول اخلاقی برای خودشان فکر می‌کنند .
مرحله ۵ . قرارداد اجتماعی و حقوق فردی . کودک / فرد آگاه می‌شود که در حالی که قوانین / قوانین ممکن است برای بیش‌ترین تعداد وجود داشته باشد، زمان‌هایی وجود دارد که آن‌ها بر علیه منافع افراد خاص کار خواهند کرد .
مسائل همیشه روشن نیستند . برای مثال در معمای Heinz ، حفاظت از زندگی مهم‌تر از شکستن قانون علیه دزدی است .
مرحله ۶ . اصول جهانی . افراد در این مرحله مجموعه‌ای از دستورالعمل‌های اخلاقی خود را توسعه داده‌اند که ممکن است متناسب با قانون نباشند . این اصول برای همه اعمال می‌شوند .
به عنوان مثال ، حقوق بشر ، عدالت و برابری . فرد آماده عمل خواهد بود تا از این اصول دفاع کند حتی اگر به معنی رفتن به بقیه جامعه در این فرآیند باشد و مجبور شود عواقب تصویب و یا حبس را بپردازد . سوفی شک داشت که تعداد کمی از مردم به این مرحله رسیده باشند.
مشکلات با روش‌های Kohlberg's
۱. The مصنوعی هستند ( به عنوان مثال ، آن‌ها فاقد اعتبار اکولوژیکی هستند )
بسیاری از این معضلات برای بسیاری از مردم ناآشنا هستند ( روزن ، ۱۹۸۰ ) . به عنوان مثال ، این موضوع بسیار خوب در قیاس "هینز " است که از موضوعاتی می‌پرسد که آیا هینز باید مواد مخدر را بدزدند تا همسرش را نجات دهد .
با این حال ، افراد کولبرگ بین ۱۰ تا ۱۶ سال سن داشتند . آن‌ها هرگز ازدواج نکرده‌اند ، و هرگز در وضعیتی قرار نمی‌گیرند که از راه دور مانند کسی که در داستان است ، قرار گرفته‌اند . آن‌ها چگونه باید بدانند که آیا Heinz باید مواد مخدر را بدزدند ؟
۲. نمونه جانبدارانه است
به گفته Gilligan ( ۱۹۷۷ ) ، چون نظریه کولبرگ بر پایه یک نمونه کامل مرد بود ، این مراحل یک تعریف مردانه از اخلاقیات را منعکس می‌کنند ( it " ) . اخلاق Mens براساس اصول انتزاعی قانون و عدالت است ، در حالی که " زنان " براساس اصول شفقت و مراقبت قرار دارند .

علاوه بر این ، موضوع تعصب جنسیتی که از طریق Gilligan مطرح می‌شود، یادآوری بحث جنسیتی مهم است که هنوز در روانشناسی وجود دارد ، که در هنگام نادیده گرفتن، می‌تواند تاثیر زیادی بر نتایج به‌دست‌آمده از تحقیقات روانشناسی داشته باشد .
منبع سایت روانشناسی ساده

آردینی اوخو
شنبه 15 دی 1397
بؤلوملر :

روانشناسی

0 گؤروش
یازار:‌

یک هفته بعد متغیر وابسته اندازه‌گیری شد - بدون دیدن دوباره فیلم آن‌ها به ده سوال پاسخ دادند ، که یکی از آن‌ها به طور تصادفی در لیست قرار گرفت : " آیا شیشه شکسته را دیدید ؟ بله یا نه ؟ " هیچ شیشه شکسته‌ای در فیلم اصلی وجود نداشت .
یافته‌ها : از شرکت کنندگانی که از آن‌ها پرسیده شد که چقدر اتومبیل‌ها در حال حرکت بودند ، بیشتر احتمال داشت که شکستن شیشه شکسته را گزارش کنند .
نتایج تجربی حاصل از آزمایش دو
نتیجه‌گیری : این تحقیق نشان می‌دهد که حافظه به راحتی با پرسشگری تکنیک و اطلاعات بدست‌آمده پس از این رویداد می‌تواند با حافظه اصلی ترکیب شود که باعث یادآوری نادرست یا حافظه reconstructive می‌شود .
نتایج حاصل از آزمایش دو نشان می‌دهند که این اثر صرفا ً به دلیل یک گرایش پاسخ نیست زیرا سوالات منجر به تغییر در واقع حافظه یکی از شرکت کنندگان برای این رویداد را تغییر دادند .
اضافه کردن جزئیات نادرست به حافظه یک رویداد به عنوان confabulation یاد می‌شود . این امر پیامدهای مهمی برای سوالات مورد استفاده در مصاحبه‌های پلیس از شاهدان عینی دارد .
ارزیابی انتقادی
یکی از محدودیت‌های این تحقیق این است که این تحقیق فاقد اعتبار جهانی / اعتبار اکولوژیک است . شرکت کنندگان به جای اینکه در یک تصادف زندگی واقعی حضور داشته باشند ، فیلم‌های ویدئویی را مشاهده کردند . از آنجا که کلیپ ویدئویی تاثیر عاطفی یکسانی را به عنوان شاهد یک حادثه زندگی واقعی ندارد ، احتمال دارد که شرکت کنندگان کم‌تر توجه کنند و انگیزه کمتری برای دقیق بودن در judgements داشته باشند .
مطالعه‌ای که توسط Yuille و Cutshall انجام شد ، یافته‌های این مطالعه را نشان می‌دهد . آن‌ها دریافتند که اطلاعات گمراه‌کننده ، خاطره افرادی که شاهد یک سرقت مسلحانه واقعی بوده‌اند را تغییر نداد . این نشان می‌دهد که اطلاعات گمراه‌کننده ممکن است تاثیر بیشتری در این آزمایشگاه داشته باشند و اینکه مطالعه Loftus و Palmer's ممکن است فاقد اعتبار اکولوژیکی بوده باشد .
یک مشکل دیگر در این مطالعه استفاده از دانش آموزان به عنوان شرکت‌کننده بود . دانش آموزان در بسیاری از روش‌ها نماینده جمعیت عمومی نیستند . به طور مهمی ، آن‌ها ممکن است رانندگان با تجربه کم‌تر باشند و بنابراین نسبت به توانایی خود برای تخمین سرعت کم‌تر مطمئن باشند . این ممکن است آن‌ها را تحت‌تاثیر قرار دهد تا بیشتر تحت‌تاثیر فعل و انفعال فعل و انفعال قرار گیرد .
قدرت مطالعه به سادگی قابل تکرار است ( به عنوان مثال کپی ) . علت آن این است که این روش یک آزمایش آزمایشگاهی بود که رویه استانداردی را دنبال می‌کرد .
لو vygotsky
نویسنده : شائول McLeod ، سال ۲۰۱۸
کار لو vygotsky ( ۱۹۳۴ ) اساس تحقیقات و تیوری بسیاری در رشد شناختی در طول چند دهه گذشته ، به خصوص آنچه که به عنوان نظریه توسعه اجتماعی شناخته شده‌است ، شده‌است .
نظریه‌های Vygotsky's نقش اساسی تعامل اجتماعی در توسعه شناخت را مورد تاکید قرار می‌دهند ( vygotsky ، ۱۹۷۸ ) ، همان طور که به شدت معتقد بود که جامعه نقش اصلی در فرآیند " ایجاد معنا " ایفا می‌کند .
vygotsky استدلال می‌کند که بر خلاف تصور Piaget's که توسعه کودکان الزاما ً باید مقدم از یادگیری آن‌ها باشد، " یادگیری یک جنبه ضروری و جهانی از فرآیند توسعه فرهنگی ، به ویژه تابع روانشناسی انسانی " است ( ۱۹۷۸ ، ص . ۹۰ ) . به عبارت دیگر ، یادگیری اجتماعی پیشی می‌گیرد ( به عنوان مثال ، پیش از ) توسعه باشد .
vygotsky یک رویکرد فرهنگی - فرهنگی را برای رشد شناختی توسعه داده‌است . او در حدود همان زمانی که جین Piaget شروع به توسعه ایده‌های خود کرد ( ۱۹۲۰'s و ۳۰'s ) ، اما او در سن ۳۸ سالگی درگذشت ، و بنابراین تئوری‌های او ناقص هستند - اگرچه برخی از نوشته‌های او هنوز از زبان روسی ترجمه شده‌اند .
هیچ اصل واحدی ( مانند Piaget's تعادلی ) می‌تواند برای توسعه در نظر گرفته شود . توسعه فردی را نمی‌توان بدون اشاره به بافت اجتماعی و فرهنگی که در آن تعبیه شده‌است ، درک کرد . فرآیندهای ذهنی بالاتر در فرد منشا خود را در فرایندهای اجتماعی دارند .
منبع سایت روانشناسی ساده

آردینی اوخو
شنبه 15 دی 1397
بؤلوملر :

روانشناسی

0 گؤروش
یازار:‌

Deindividuation ممکن است رفتار شرکت کنندگان را توضیح دهد ؛ به خصوص نگهبانان . این وضعیتی است که شما به قدری در هنجارهای گروه غوطه‌ور شده‌اید که حس هویت و مسیولیت شخصی خود را از دست می‌دهید .
ممکن است نگهبانان این قدر sadistic باشند ، زیرا احساس نمی‌کردند که چه اتفاقی برای آن‌ها افتاده‌است - این یک هنجار گروهی بود . همچنین ممکن است حس هویت شخصی خود را به خاطر یونیفرم ‌هایی که می‌پوشند از دست داده باشند .
همچنین ، درمانده شده بود که تسلیم prisoner's را به نگهبانان توضیح دهد . زندانیان دریافتند که هر کاری که آن‌ها انجام دادند تاثیر چندانی بر آنچه بر سرشان آمده بود نداشتند . در این زندان مسخره ، تصمیمات غیرقابل‌پیش‌بینی نگهبانان باعث شد که زندانیان واکنش نشان دهند .
پس از پایان آزمایش زندان ، Zimbardo با شرکت کنندگان مصاحبه کرد . در اینجا گزیده‌ای از این نکات را بخوانید :
" اغلب شرکت کنندگان گفتند که آن‌ها احساس دخیل بودن و متعهد بودن را داشتند . این تحقیق " واقعی " آن‌ها را احساس کرده بود . یکی از نگهبانان گفت : " از خودم شگفت‌زده شدم . آن‌ها را وادار کردم تا نام یکدیگر را با دست‌های برهنه خود تمیز کنند . من عملا ً زندانیان را در نظر گرفتم و فکر می‌کردم که باید مواظب آن‌ها باشم تا مبادا چیزی را امتحان کنند ."
نگهبان دیگری گفت : " بازیگری قاطعانه می‌تواند سرگرم‌کننده باشد . و دیگری : " … در هنگام بازرسی به خانه شماره دو رفتم تا تختی را که یک زندانی درست کرده بود خراب کنم و او مرا گرفت و فریاد کشید که او این کار را کرده‌است و اجازه نمی‌دهد که من آن را خراب کنم . او گلویش را گرفت و با اینکه داشت می‌خندید من خیلی ترسیدم . من با عصا به او ضربه زدم و چانه او را زدم ، اگرچه خیلی سخت نبود ، و وقتی خودم را آزاد کردم عصبانی شدم ."
بیشتر نگهبان‌ها به سختی باور داشتند که رفتار وحشیانه ای دارند که دارند . بسیاری می‌گفتند که این جنبه از وجود آن‌ها را نمی‌شناسند و یا قادر به چنین چیزهایی هستند .
زندانیان هم نمی‌توانستند باور کنند که آن‌ها به روش فروتنانه و cowering که داشتند عکس‌العمل نشان داده بودند . چندین نفر ادعا کردند که معمولا ً دارای انواع قاطع هستند .
هنگامی که از نگهبانان سوال شد ، سه stereotypes معمول را که می ‌توان آن‌ها را در زندان یافت ، توصیف کردند : برخی از محافظان خوب بودند ، برخی خشن اما منصف بودند و برخی ظالم بودند .
ارزیابی انتقادی
ویژگی‌های تقاضا می‌تواند یافته‌های این مطالعه را توضیح دهد . بیشتر نگهبانان بعدا ً ادعا کردند که به سادگی عمل می‌کنند .
از آنجا که نگهبانان و زندانیان نقش بازی می‌کردند ، رفتار آن‌ها ممکن است تحت‌تاثیر عواملی باشد که بر رفتار در زندگی واقعی تاثیر می‌گذارند .
این بدان معنی است که یافته‌های study's را نمی‌توان به طور منطقی به زندگی واقعی مانند تنظیمات زندان تعمیم داد . من . به عنوان مثال ، این مطالعه دارای اعتبار اکولوژیکی پایینی می‌باشد .
با این حال ، شواهد قابل‌توجهی وجود دارد مبنی بر اینکه شرکت کنندگان نسبت به این وضعیت واکنش نشان دادند ، گویی واقعی بود . به عنوان مثال ، ۹۰ درصد از مکالمات خصوصی زندانیان که توسط محققین مورد نظارت قرار گرفتند ، در شرایط زندان بودند و تنها ۱۰ درصد از اوقات مکالمات آن‌ها در مورد زندگی خارج از زندان بود .
نگهبانان نیز به ندرت اطلاعات شخصی خود را در طول زمان استراحت خود مبادله می‌کردند - آن‌ها یا درباره " زندانیان مشکل " یا موضوعات دیگر زندان صحبت می‌کردند و یا اصلا ً حرف نمی‌زدند . نگهبانان همیشه وقت داشتند و حتی برای پرداخت پول اضافه‌کاری کرده بودند .
هنگامی که زندانیان به کشیشی معرفی شدند ، از شماره زندان خود به جای آنکه نام آن‌ها را بر زبان آورند ، به خود اشاره کردند . برخی حتی از او خواستند تا وکیلی بیاورد تا به آن‌ها کمک کند .

این مطالعه همچنین ممکن است فاقد اعتبار جمعیت به عنوان نمونه متشکل از دانشجویان مرد آمریکایی باشد . یافته‌های study's را نمی‌توان در زندان‌های زنان و یا کشورهای دیگر اعمال کرد . به عنوان مثال ، آمریکا یک فرهنگ فردگرا است ( که مردم عموما ً کم‌تر منطبق می‌شوند ) و نتایج ممکن است در فرهنگ‌های نظام اشتراکی ( مانند کشورهای آسیایی ) متفاوت باشد .
منبع سایت روانشناسی ساده

آردینی اوخو
شنبه 15 دی 1397
بؤلوملر :

روانشناسی

0 گؤروش
یازار:‌

فرآیند چگالش ، اتصال دو یا چند ایده / تصویر به یک است . برای مثال ، یک خواب در مورد یک مرد ممکن است رویایی درباره پدر و هم عاشق one's باشد . یک خواب در مورد خانه ممکن است عصاره نگرانی‌ها در مورد امنیت و همچنین نگرانی در مورد ظاهر one's به بقیه دنیا باشد .
جابجایی زمانی رخ می‌دهد که فرد یا شییی را که واقعا ً در مورد فرد دیگر است را تغییر دهیم . برای مثال ، یکی از بیماران فروید به شدت از خواهر خود متنفر بود و عادت داشت که به عنوان یک سگ به او اشاره کند ، در آرزوی خفه کردن یک سگ سفید کوچک بود .
فروید این موضوع را به عنوان نماینده آرزوی مرگ خواهرش تعبیر کرد . اگر بیمار واقعا ً آرزوی کشتن خواهرش را داشته باشد ، احساس گناه می‌کرد . ذهن ناخودآگاه او را به یک سگ تبدیل کرد تا از او محافظت کند .
توضیح دوم زمانی رخ می‌دهد که ذهن ناخودآگاه به هم متصل می‌شوند - تصاویر را در یک ردیف منطقی از رویدادها داشته باشند و محتوای پنهان را بیشتر مسدود کنند . به گفته فروید ، به همین دلیل محتوای آشکار رویاها می‌تواند به شکل رویداده‌ای قابل باور باشد .
در آثار بعدی فروید بر روی رویاها ، او امکان استفاده از نمادهای جهانی در رویا را بررسی کرد . برخی از اینها در طبیعت ، از جمله تیر ، تفنگ ، و شمشیر به نمایندگی از آلت و سواری و رقص و نمایش روابط جنسی بودند .
با این حال ، فروید در مورد نشانه‌ها محتاط بود و بیان داشت که نمادهای کلی بیشتر شخصی هستند تا جهانی . یک فرد نمی‌تواند معنی واقعی یک خواب را تفسیر کند ، بدون اینکه در مورد شرایط فرد بداند .
لغت‌نامه‌های رویایی " ، که هنوز هم اکنون محبوب هستند ، مایه آزردگی فروید هستند . در یک مثال جالب از محدودیت‌های نمادهای جهانی ، یکی از بیماران Freud's ، پس از خواب در مورد یک ماهی که وول می‌خورد به او گفت : یک سمبل فرویدی است - آن یک سمبل فرویدی است - آن باید یک آلت مردانه باشد ! …
فروید بعدا ً کشف کرد ، و معلوم شد که مادر woman's که یک منجم پرشور و یک ماهی برای متولدین برج حوت در ماه دسامبر بود ، در ذهن "patient's " بود ، زیرا او از دختر خود که در حال تجزیه و تحلیل بود ، ناراضی بود . همانطور که فروید اظهار داشت ، به نظر می‌رسد که این ماهی به جای آلت تناسلی زن patient's را نشان می‌دهد .
پیروان Freud's :
فروید بسیاری از پیروان خود را به خود جلب کرد ، که در سال ۱۹۰۲ گروهی مشهور را به نام " جامعه چهارشنبه روانشناسی " تشکیل داد .
همان طور که سازمان بزرگ شد، فروید یک دایره درونی از پیروان وفادار تشکیل داد ، به اصطلاح " کمیته " ( از جمله سندور Ferenczi ، و Hanns ساچس ( ایستاده ) اوتو Rank ، کارل آبراهام ، ماکس Eitingon و ارنست جونز ) .
در آغاز سال ۱۹۰۸ ، این کمیته ۲۲ عضو داشت و نام خود را انجمن روان‌کاوی وین قرار داد .
ارزیابی انتقادی
آیا روانشناسی فرویدی از طریق شواهد حمایت می‌شود ؟ نظریه Freud's در توضیح رفتار خوب است اما نه در پیش‌بینی رفتار ( که یکی از اهداف علم است ) . به همین دلیل ، نظریه Freud's unfalsifiable است - نه می‌تواند صحت داشته باشد یا رد شود . برای مثال ، آزمون و اندازه‌گیری به طور عینی مشکل است . به طور کلی ، نظریه Freud's بسیار غیر علمی است .
با وجود شکاکیت ذهن ناخودآگاه ، روانشناسی شناختی فرآیندهای ناخودآگاه مثل حافظه رویه‌ای را شناسایی کرده‌است ( Tulving ، ۱۹۷۲ ) ، پردازش خودکار ( Bargh & Chartrand ، ۱۹۹۹ ؛ Stroop ، ۱۹۳۵ ) ، و روانشناسی اجتماعی اهمیت پردازش ضمنی را نشان داده‌است ( Greenwald & Banaji ، ۱۹۹۵ ) . چنین یافته‌های تجربی نقش فرآیندهای ناخودآگاه در رفتار انسانی را نشان داده‌اند .

با این حال ، اغلب شواهد مربوط به نظریه‌های Freud's از یک نمونه unrepresentative برداشته شده‌است . او بیشتر خود را مطالعه می‌کرد ، بیمارانش و فقط یک کودک ( به عنوان مثال ، هانس کوچک ) . مشکل اصلی در اینجا این است که مطالعات موردی براساس مطالعه یک فرد با جزئیات و با ارجاع به فروید ، افراد مورد نظر اغلب زنان میانسال از وین ( یعنی بیماران او ) هستند .
منبع سایت روانشناسی ساده

آردینی اوخو
شنبه 15 دی 1397
بؤلوملر :

روانشناسی

0 گؤروش
یازار:‌

الیس بر این باور است که مردم اغلب به زور به این روش غیرمنطقی فکر می‌کنند و بنابراین از تکنیک‌های بسیار احساسی استفاده می‌کنند تا به شدت این تفکر غیرمنطقی را تغییر دهند .
مدل ABC
یک کمک بزرگ در درمان شناختی همان چیزی است که آلبرت الیس ( ۱۹۵۷ ) تکنیک ABC را از عقاید Irrational نامید .
سه مرحله اول این فرآیند را آنالیز می‌کنند که توسط آن فرد اعتقادات غیرمنطقی خود را توسعه داده و ممکن است در جدول ۳ ستونی ثبت شود .
مدل ABC در درمان شناختی
* فعال کردن رویداد یا موقعیت هدف . ستون اول موقعیت هدف را ثبت می‌کند ، یعنی رویدادی که در نهایت منجر به نوعی واکنش عاطفی بالا یا تفکر ناکارآمد منفی می‌شود .
* اعتقادات اسلامی . در ستون دوم ، مشتری افکار منفی که برای آن‌ها روی داد را می‌نویسد .
C - Consequence ستون سوم برای احساسات منفی و رفتارهای ناکارآمد است . افکار منفی ستون دوم به عنوان یک پل ارتباطی بین موقعیت و احساسات آشفته دیده می‌شوند . ستون سوم C با توصیف احساسات و یا افکار منفی که مشتری فکر می‌کند توسط A ایجاد می‌شود توضیح داده می‌شود . این می‌تواند خشم ، اندوه ، اضطراب و غیره باشد .
الیس بر این باور است که این رویداد فعال‌کننده نیست ( A ) که منجر به عواقب منفی عاطفی و رفتاری ( C ) می‌شود ، بلکه به این معنی است که فرد این رویدادها را تفسیر می‌کند و بنابراین یک سیستم اعتقادی نامعقول ( B ) دارد که به ایجاد عواقب ( C ) کمک می‌کند .
مثال الیس ABC از روش درمان
REBT مثال
جی نا از اینکه در آزمون ریاضی نمره کم دارد ناراحت است . فعال کردن رویداد ، A ، این است که او در آزمایش خود شکست‌خورده است. باور ، ب ، این است که او باید نمرات خوبی داشته باشد یا او بی‌ارزش است . Consequence ، سی ، این است که جی نا احساس افسردگی می‌کند .
بعد از اینکه باورهای غیرمنطقی شناسایی شدند ، درمانگر اغلب با مشتری کار خواهد کرد تا افکار منفی را بر پایه شواهد از تجربه client's به وسیله بازسازی مجدد آن ، به چالش بکشد ، به این معنی که آن را در یک نور واقعی‌تر تفسیر کند . این امر به مشتری کمک می‌کند تا عقاید عقلانی و استراتژی‌های مقابله سالم را توسعه دهد .
یک درمانگر به جی نا کمک می‌کند بفهمد که هیچ مدرکی وجود ندارد که او باید نمرات خوبی داشته باشد تا ارزش داشته باشد، یا اینکه نمرات بد ، وحشتناک است . او خواهان نمرات خوب است، و داشتن آن‌ها خوب است ، اما به سختی او را بی‌ارزش می‌کند .
اگر او می‌فهمد که گرفتن نمره‌های بد ، نا امید کننده است ، اما بد نیست ، و این به این معنی است که در حال حاضر در ریاضیات یا تحصیل بد است ، اما نه به عنوان یک فرد ، او ناراحت یا ناامید می‌شود ، اما افسرده نیست . ناراحتی و ناامیدی ممکن است احساسات منفی داشته باشند و ممکن است او را وادار به تحصیل بیشتر از آن بعد کند .
ارزیابی انتقادی
روانپزشکان رفتار احساسی منطقی بسیاری از مطالعات را در حمایت از این روش یاد کرده‌اند . اکثر مطالعات اولیه بر روی افراد با anxieties و یا مشکلات بالینی غیر بالینی مانند ترس خفیف از مارها انجام شد ( کندال & Kriss ، ۱۹۸۳ ) .
با این حال ، تعدادی از مطالعات اخیر بر روی موضوعات بالینی واقعی انجام شده‌است و همچنین دریافته اند که درمان رفتاری احساسی ( REBT ) اغلب مفید است ( لیون & ، ۱۹۹۱ ) .
آرون بک - شناختی درمان
سیستم درمان بک شبیه به الیس است اما به طور گسترده در موارد افسردگی استفاده می‌شود . درمانگران شناختی به مشتریان کمک می‌کنند تا افکار منفی و اشتباه‌ات در منطق را تشخیص دهند که باعث افسردگی آن‌ها می‌شود .
درمانگر همچنین مشتریانی را راهنمایی می‌کند که افکار ناکارآمد خود را مورد سوال و چالش قرار دهند، تفاسیر جدید را امتحان کنند و در نهایت شیوه‌های جایگزین تفکر در زندگی روزمره خود را اعمال کنند .

آرون بک بر این باور است که واکنش یک فرد به افکار ناراحت‌کننده خاص ممکن است به نا رفتاری کمک کند . وقتی با موقعیت‌های بسیار زیادی برخورد می‌کنیم که در زندگی بوجود می‌آیند ، هر دو افکار آرامش‌بخش و upsetting به سرمان می‌آیند . بک این افکار ناخودآگاه ناخواسته را صدا می‌زند .
منبع سایت روانشناسی ساده

آردینی اوخو
شنبه 15 دی 1397
بؤلوملر :

روانشناسی

0 گؤروش
یازار:‌

شرطی‌سازی کلاسیک:
نوشته شده توسط " سول مک لیود "
شرطی‌سازی کلاسیک , یادگیری از طریق ارتباط است و توسط پاولوف یک روان‌شناس روسی کشف شده‌است . به عبارت ساده‌تر , دو محرک با یکدیگر مرتبط هستند تا یک واکنش یاد شده جدید را در یک فرد یا حیوان تولید کنند .
جان واتسون پیشنهاد کرد که فرآیند شرطی‌سازی کلاسیک ( براساس مشاهدات پاولوف ) می‌تواند تمام جنبه‌های روان‌شناسی انسان را توضیح دهد .
همه چیز از سخنرانی گرفته تا واکنش‌های احساسی فقط الگوهای محرک و واکنش بود . واتسن وجود ذهن یا هوشیاری را انکار کرد . واتسون معتقد بود که همه تفاوت‌های فردی در رفتار به دلیل تجربه‌های مختلف یادگیری است . او می‌گوید :
" ده دوازده فرزند سالم , خوب شکل‌گرفته , و دنیای خاص خود را به من بدهید تا هر کسی را به صورت تصادفی انتخاب کنم و او را تربیت کنم تا هر نوع تخصصی که ممکن است انتخاب کنم - دکتر , وکیل , هنرمند , تاجر - و , بله , حتی گدا - مرد و دزد , بدون در نظر گرفتن استعدادها , تمایلات , توانایی‌ها , پیشه‌ها و نژاد اجدادش . " .
نمونه‌های شرطی‌سازی کلاسیک
سه مرحله شرطی‌سازی کلاسیک وجود دارد . در هر مرحله , محرک‌ها و پاسخ‌ها به اصطلاحات علمی خاصی داده می‌شوند :
مرحله اول : قبل از شرطی‌سازی :
در این مرحله , محرک غیر شرطی ( ucs ) یک پاسخ غیر شرطی را تولید می‌کند .
به عبارت دیگر , این بدان معنی است که یک محرک در محیط یک واکنش / واکنش ایجاد کرده‌است که برابر است با یک واکنش طبیعی که به آن آموزش داده نشده است . در این راستا , هنوز هیچ رفتار جدیدی شناخته‌نشده است .
برای مثال , یک ویروس معده می‌تواند پاسخ تهوع را ایجاد کند . به عنوان مثال , عطر ( ucs ) می‌تواند پاسخی از شادی یا میل ( تحریک‌پذیری ) ایجاد کند .
این مرحله همچنین شامل محرکی دیگر است که تاثیری بر فرد ندارد و محرک خنثی ( ns ) نامیده می‌شود . ns < number > ۱ < / number > .
محرک خنثی در شرطی‌سازی کلاسیک پاسخی نمی‌دهد مگر اینکه با محرک غیر شرطی جفت شود .
مرحله ۲ : طی شرطی‌سازی :
در طول این مرحله یک محرک که هیچ پاسخی به محرک غیر شرطی ندارد , در این مرحله به محرک شرطی‌شده ( cs ) شناخته می‌شود .
برای مثال , یک ویروس معده ( ucs ) ممکن است با خوردن یک ماده غذایی خاص مانند شکلات ( cs ) همراه باشد . همچنین عطر ( ucs ) ممکن است با یک فرد خاص ( cs ) همراه باشد .
برای اینکه شرطی‌سازی کلاسیک موثر باشد , محرک شرطی‌شده در مقابل محرک غیر شرطی و یا در طول مدت مشابه رخ می‌دهد . بنابراین , محرک شرطی‌شده به عنوان یک نوع علامت یا نشانه محرک غیر شرطی عمل می‌کند .
اغلب در طول این مرحله , ناخودآگاه باید با cs در تعدادی از موقعیت‌ها یا آزمایش‌ها مرتبط باشد تا یادگیری صورت گیرد . با این حال , یک یادگیری رد ممکن است در مواردی خاص رخ دهد که برای یک ارتباط در طول زمان لازم نیست ( مانند بیمار بودن بعد از مسمومیت غذایی یا نوشیدن زیاد الکل ) .
مرحله بعد : پس از شرطی‌سازی :
در حال حاضر محرک شرطی‌شده ( cs ) با محرک غیر شرطی ( ucs ) برای ایجاد یک پاسخ شرطی‌شده ( cr ) همراه است .
برای مثال , یک فرد ( cs ) که با عطر خوب ( ucs ) مرتبط بوده , اکنون جذاب است ( cr ) . همچنین شکلات ( cs ) که قبل از بیمار توسط یک ویروس خورده شده‌بود , اکنون پاسخی از حالت تهوع ( cr ) ایجاد می‌کند .
آزمایش کوچک آلبرت
سبک کلاسیک آلبرت

ایوان پاول اوف نشان داد که شرطی‌سازی کلاسیک به حیوانات اعمال می‌شود . آیا این کار برای انسان نیز صدق می‌کند ? در یک آزمایش معروف ( با وجود شک و تردید اخلاقی ) , واتسون و دیگران نشان دادند که این کار انجام شده‌است .
منبع سایت روانشناسی ساده

آردینی اوخو
شنبه 15 دی 1397
بؤلوملر :