Deindividuation ممکن است رفتار شرکت کنندگان را توضیح دهد ؛ به خصوص نگهبانان . این وضعیتی است که شما به قدری در هنجارهای گروه غوطهور شدهاید که حس هویت و مسیولیت شخصی خود را از دست میدهید .
ممکن است نگهبانان این قدر sadistic باشند ، زیرا احساس نمیکردند که چه اتفاقی برای آنها افتادهاست - این یک هنجار گروهی بود . همچنین ممکن است حس هویت شخصی خود را به خاطر یونیفرم هایی که میپوشند از دست داده باشند .
همچنین ، درمانده شده بود که تسلیم prisoner's را به نگهبانان توضیح دهد . زندانیان دریافتند که هر کاری که آنها انجام دادند تاثیر چندانی بر آنچه بر سرشان آمده بود نداشتند . در این زندان مسخره ، تصمیمات غیرقابلپیشبینی نگهبانان باعث شد که زندانیان واکنش نشان دهند .
پس از پایان آزمایش زندان ، Zimbardo با شرکت کنندگان مصاحبه کرد . در اینجا گزیدهای از این نکات را بخوانید :
" اغلب شرکت کنندگان گفتند که آنها احساس دخیل بودن و متعهد بودن را داشتند . این تحقیق " واقعی " آنها را احساس کرده بود . یکی از نگهبانان گفت : " از خودم شگفتزده شدم . آنها را وادار کردم تا نام یکدیگر را با دستهای برهنه خود تمیز کنند . من عملا ً زندانیان را در نظر گرفتم و فکر میکردم که باید مواظب آنها باشم تا مبادا چیزی را امتحان کنند ."
نگهبان دیگری گفت : " بازیگری قاطعانه میتواند سرگرمکننده باشد . و دیگری : " … در هنگام بازرسی به خانه شماره دو رفتم تا تختی را که یک زندانی درست کرده بود خراب کنم و او مرا گرفت و فریاد کشید که او این کار را کردهاست و اجازه نمیدهد که من آن را خراب کنم . او گلویش را گرفت و با اینکه داشت میخندید من خیلی ترسیدم . من با عصا به او ضربه زدم و چانه او را زدم ، اگرچه خیلی سخت نبود ، و وقتی خودم را آزاد کردم عصبانی شدم ."
بیشتر نگهبانها به سختی باور داشتند که رفتار وحشیانه ای دارند که دارند . بسیاری میگفتند که این جنبه از وجود آنها را نمیشناسند و یا قادر به چنین چیزهایی هستند .
زندانیان هم نمیتوانستند باور کنند که آنها به روش فروتنانه و cowering که داشتند عکسالعمل نشان داده بودند . چندین نفر ادعا کردند که معمولا ً دارای انواع قاطع هستند .
هنگامی که از نگهبانان سوال شد ، سه stereotypes معمول را که می توان آنها را در زندان یافت ، توصیف کردند : برخی از محافظان خوب بودند ، برخی خشن اما منصف بودند و برخی ظالم بودند .
ارزیابی انتقادی
ویژگیهای تقاضا میتواند یافتههای این مطالعه را توضیح دهد . بیشتر نگهبانان بعدا ً ادعا کردند که به سادگی عمل میکنند .
از آنجا که نگهبانان و زندانیان نقش بازی میکردند ، رفتار آنها ممکن است تحتتاثیر عواملی باشد که بر رفتار در زندگی واقعی تاثیر میگذارند .
این بدان معنی است که یافتههای study's را نمیتوان به طور منطقی به زندگی واقعی مانند تنظیمات زندان تعمیم داد . من . به عنوان مثال ، این مطالعه دارای اعتبار اکولوژیکی پایینی میباشد .
با این حال ، شواهد قابلتوجهی وجود دارد مبنی بر اینکه شرکت کنندگان نسبت به این وضعیت واکنش نشان دادند ، گویی واقعی بود . به عنوان مثال ، ۹۰ درصد از مکالمات خصوصی زندانیان که توسط محققین مورد نظارت قرار گرفتند ، در شرایط زندان بودند و تنها ۱۰ درصد از اوقات مکالمات آنها در مورد زندگی خارج از زندان بود .
نگهبانان نیز به ندرت اطلاعات شخصی خود را در طول زمان استراحت خود مبادله میکردند - آنها یا درباره " زندانیان مشکل " یا موضوعات دیگر زندان صحبت میکردند و یا اصلا ً حرف نمیزدند . نگهبانان همیشه وقت داشتند و حتی برای پرداخت پول اضافهکاری کرده بودند .
هنگامی که زندانیان به کشیشی معرفی شدند ، از شماره زندان خود به جای آنکه نام آنها را بر زبان آورند ، به خود اشاره کردند . برخی حتی از او خواستند تا وکیلی بیاورد تا به آنها کمک کند .
این مطالعه همچنین ممکن است فاقد اعتبار جمعیت به عنوان نمونه متشکل از دانشجویان مرد آمریکایی باشد . یافتههای study's را نمیتوان در زندانهای زنان و یا کشورهای دیگر اعمال کرد . به عنوان مثال ، آمریکا یک فرهنگ فردگرا است ( که مردم عموما ً کمتر منطبق میشوند ) و نتایج ممکن است در فرهنگهای نظام اشتراکی ( مانند کشورهای آسیایی ) متفاوت باشد .
منبع سایت روانشناسی ساده