مراحل رشد اخلاقی
سطح ۱ - اخلاق قبل از عرف
در سطح قبل از متعارف ( اغلب بچههای نهساله و کوچکتر ، برخی از نه سال) ، ما یک کد شخصی از اخلاق نداریم . در عوض ، قوانین اخلاقی ما با استانداردهای بزرگسالان و عواقب پس یا شکستن قوانین آنها شکل میگیرد .
مرجع خارج از فرد است و استدلال بر مبنای پیامدهای فیزیکی اقدامات است .
مرحله ۱ . اطاعت و جهت گیری مجازات کودک / فرد برای اجتناب از تنبیه خوب است . اگر کسی مجازات شود ، باید اشتباه کرده باشند .
مرحله ۲ . Individualism و Exchange . در این مرحله ، کودکان تشخیص میدهند که تنها یک دیدگاه درست وجود ندارد که توسط مقامات تحویل داده میشود . افراد مختلف نقطهنظر متفاوتی دارند .
سطح ۲ - اخلاق متعارف
در سطح متعارف ( اغلب بزرگسالان و بزرگسالان ) ، ما شروع به درونی کردن استانداردهای اخلاقی مدلهای نقش بزرگسالان با ارزش میکنیم .
اقتدار درونی میشود اما مورد سوال قرار نمیگیرد ، و استدلال مبتنی بر هنجارهای گروهی است که فرد به آن تعلق دارد .
مرحله ۳ . روابط بین فردی خوب . کودک / فرد برای اینکه شخص خوبی توسط دیگران دیده شود ، خوب است . بنابراین ، پاسخ مربوط به تایید دیگران است .
مرحله ۴ . حفظ نظم اجتماعی . کودک / فرد از قوانین گستردهتر جامعه آگاه میشود ، بنابراین قضاوت درباره قوانین به منظور رعایت قانون و اجتناب از احساس گناه .
سطح ۳ - اخلاق قراردادی
قضاوت فردی بر پایه اصول خود برگزیده است و استدلال اخلاقی براساس حقوق فردی و عدالت است . با توجه به این سطح از استدلال اخلاقی ، تا جایی که بیشتر افراد دریافت میکنند ، این سطح از استدلال اخلاقی است .
تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد توانایی تفکر انتزاعی لازم برای مرحله ۵ یا ۶ ( اخلاقیات پس از قراردادی ) را دارند . یعنی بیشتر مردم دیدگاههای اخلاقی خود را از اطرافیان خود میگیرند و تنها یک اقلیت از طریق اصول اخلاقی برای خودشان فکر میکنند .
مرحله ۵ . قرارداد اجتماعی و حقوق فردی . کودک / فرد آگاه میشود که در حالی که قوانین / قوانین ممکن است برای بیشترین تعداد وجود داشته باشد، زمانهایی وجود دارد که آنها بر علیه منافع افراد خاص کار خواهند کرد .
مسائل همیشه روشن نیستند . برای مثال در معمای Heinz ، حفاظت از زندگی مهمتر از شکستن قانون علیه دزدی است .
مرحله ۶ . اصول جهانی . افراد در این مرحله مجموعهای از دستورالعملهای اخلاقی خود را توسعه دادهاند که ممکن است متناسب با قانون نباشند . این اصول برای همه اعمال میشوند .
به عنوان مثال ، حقوق بشر ، عدالت و برابری . فرد آماده عمل خواهد بود تا از این اصول دفاع کند حتی اگر به معنی رفتن به بقیه جامعه در این فرآیند باشد و مجبور شود عواقب تصویب و یا حبس را بپردازد . سوفی شک داشت که تعداد کمی از مردم به این مرحله رسیده باشند.
مشکلات با روشهای Kohlberg's
۱. The مصنوعی هستند ( به عنوان مثال ، آنها فاقد اعتبار اکولوژیکی هستند )
بسیاری از این معضلات برای بسیاری از مردم ناآشنا هستند ( روزن ، ۱۹۸۰ ) . به عنوان مثال ، این موضوع بسیار خوب در قیاس "هینز " است که از موضوعاتی میپرسد که آیا هینز باید مواد مخدر را بدزدند تا همسرش را نجات دهد .
با این حال ، افراد کولبرگ بین ۱۰ تا ۱۶ سال سن داشتند . آنها هرگز ازدواج نکردهاند ، و هرگز در وضعیتی قرار نمیگیرند که از راه دور مانند کسی که در داستان است ، قرار گرفتهاند . آنها چگونه باید بدانند که آیا Heinz باید مواد مخدر را بدزدند ؟
۲. نمونه جانبدارانه است
به گفته Gilligan ( ۱۹۷۷ ) ، چون نظریه کولبرگ بر پایه یک نمونه کامل مرد بود ، این مراحل یک تعریف مردانه از اخلاقیات را منعکس میکنند ( it " ) . اخلاق Mens براساس اصول انتزاعی قانون و عدالت است ، در حالی که " زنان " براساس اصول شفقت و مراقبت قرار دارند .
علاوه بر این ، موضوع تعصب جنسیتی که از طریق Gilligan مطرح میشود، یادآوری بحث جنسیتی مهم است که هنوز در روانشناسی وجود دارد ، که در هنگام نادیده گرفتن، میتواند تاثیر زیادی بر نتایج بهدستآمده از تحقیقات روانشناسی داشته باشد .
منبع سایت روانشناسی ساده