تاکید روانشناسی رفتاری بر نحوه رفتار ما با روشهای خاص است . ما همه به طور مداوم رفتارهای جدید را آموزش میدهیم و چگونه رفتار موجود را تغییر دهیم . روانشناسی رفتاری یک رویکرد روانشناختی است که بر این که چگونه این یادگیری رخ میدهد تمرکز میکند .
ارزیابی انتقادی
تهویه مطبوع را میتوان برای توضیح انواع گستردهای از رفتارها ، از فرآیند یادگیری ، به اعتیاد و اکتساب زبان مورد استفاده قرار داد . همچنین کاربرد عملی ( مانند اقتصاد نشانه ) دارد که میتواند در کلاسها ، زندانها و بیمارستانهای روانی اعمال شود .
با این حال ، شرطیسازی عامل ، نقش عوامل ارثی و شناختی در یادگیری را در نظر نمیگیرد ، و در نتیجه توضیح ناقص فرآیند یادگیری در انسانها و حیوانات است .
به عنوان مثال ، کوهلر ( ۱۹۲۴ ) دریافت که primates اغلب به نظر میرسد که مشکلات را در یک فلاش از دید ، به جای آزمایش و یادگیری اشتباه ، حل میکنند . همچنین ، نظریه یادگیری اجتماعی ( Bandura ، ۱۹۷۷ ) بیان میکند که انسانها میتوانند به طور خودکار از طریق مشاهده به جای تجربه شخصی یاد بگیرند .
استفاده از تحقیقات بر روی حیوانات در مطالعات conditioning ، مساله برون یابی را نیز افزایش میدهد . برخی از روانشناسان استدلال میکنند که ما نمیتوانیم از مطالعات بر روی حیوانات به انسانها به عنوان آناتومی و فیزیولوژی آنها متفاوت از انسانها را تعمیم دهیم ، و آنها نمیتوانند به تجربیات خود فکر کنند و از عقل ، صبر ، حافظه و یا آسایش خود استفاده کنند .
ادوارد Thorndike : قانون تاثیر
قانون اصل اجرا توسط ادوارد Thorndike پیشنهاد شد که :
" واکنشهایی که یک تاثیر رضایتبخش در یک موقعیت خاص ایجاد میکنند ، به احتمال زیاد در آن وضعیت رخ میدهند ، و پاسخهای ایجاد شده به احتمال کمتری در این وضعیت رخ میدهد ( گری ، ۲۰۱۱ ، صفحات ۱۰۸ - ۱۰۹ ) ."
ادوارد Thorndike ( ۱۸۹۸ ) در روانشناسی به خاطر کار خود در زمینه نظریه یادگیری که منجر به توسعه of در درون behaviorism میشود ، مشهور است .
در حالی که شرایط کلاسیک بستگی به ایجاد ارتباط بین رویدادها دارد، conditioning عامل شامل یادگیری از عواقب رفتار ما است . اسکینر اولین روانشناس برای مطالعه یادگیری توسط پیامدها نبود . در حقیقت ، نظریه Skinner's در مورد شرطیسازی عامل، براساس ایدههای ادوارد Thorndike ساخته شدهاست .
Thorndike یادگیری را در حیوانات ( معمولا گربهها ) مورد مطالعه قرار داد . او یک آزمایش کلاسیک را ابداع کرد که در آن از یک جعبه معمایی ( شکل ۱ ) برای آزمایش تجربی قوانین یادگیری استفاده کرد .
جعبه معمایی Thorndike
شکل ۱ : گراف ساده شده حاصل از آزمایش جعبه پازل .
او یک گربه را در جعبه پازل قرار داد و آن را به فرار از یک تکه ماهی که در بیرون قرار داشت ، تشویق کرد . Thorndike یک گربه را در جعبه میگذاشت و زمان فرار را چقدر طول میکشید . گربهها روشهای مختلفی برای فرار از جعبه پازل و رسیدن به ماهیها را امتحان کردند .
سرانجام به اهرمی برخورد میکردند که قفس را باز میکرد . پس از آن که آن را از زندان بیرون کشیدند ، بار دیگر بار دیگر به راه افتادند و بار دیگر نوبت به فرار رسید . در آزمایشها متوالی ، گربهها خواهند فهمید که فشار دادن اهرم ، عواقب مطلوبی خواهد داشت و آنها این رفتار را قبول خواهند کرد و در فشار دادن اهرم به طور فزایندهای سریع میشوند .
ادوارد Thorndike یک " قانون اجرایی " را ارائه داد که بیان کرد هر رفتاری که به دنبال عواقب مطبوع باشد احتمالا ً تکرار خواهد شد و هر رفتاری که به دنبال عواقب ناخوشایند باشد احتمالا ً متوقف خواهد شد.
ارزیابی انتقادی
Thorndike ( ۱۹۰۵ ) مفهوم تقویت را مطرح کرد و اولین کسی بود که اصول روانشناسی را به حوزه یادگیری اعمال کرد .
تحقیقات او منجر به نظریههای بسیاری و قوانین آموزش ، مانند شرطیسازی عامل، شد . اسکینر ( ۱۹۳۸ ) مثل Thorndike حیوانات را در جعبهها گذاشت و آنها را مشاهده کرد تا ببینند که آنها قادر به یادگیری هستند .
نظریههای یادگیری of و پاول اوف بعدا ً توسط هال ( ۱۹۳۵ ) سنتز شدند . تحقیقات Thorndike's ، روانشناسی قیاسی را به مدت پنجاه سال طی کرد و در طول آن دوران ، روانشناسان بیشماری را تحتتاثیر قرار داد، و حتی امروزه نیز .
منبع سایت روانشناسی ساده