الیس بر این باور است که مردم اغلب به زور به این روش غیرمنطقی فکر میکنند و بنابراین از تکنیکهای بسیار احساسی استفاده میکنند تا به شدت این تفکر غیرمنطقی را تغییر دهند .
مدل ABC
یک کمک بزرگ در درمان شناختی همان چیزی است که آلبرت الیس ( ۱۹۵۷ ) تکنیک ABC را از عقاید Irrational نامید .
سه مرحله اول این فرآیند را آنالیز میکنند که توسط آن فرد اعتقادات غیرمنطقی خود را توسعه داده و ممکن است در جدول ۳ ستونی ثبت شود .
مدل ABC در درمان شناختی
* فعال کردن رویداد یا موقعیت هدف . ستون اول موقعیت هدف را ثبت میکند ، یعنی رویدادی که در نهایت منجر به نوعی واکنش عاطفی بالا یا تفکر ناکارآمد منفی میشود .
* اعتقادات اسلامی . در ستون دوم ، مشتری افکار منفی که برای آنها روی داد را مینویسد .
C - Consequence ستون سوم برای احساسات منفی و رفتارهای ناکارآمد است . افکار منفی ستون دوم به عنوان یک پل ارتباطی بین موقعیت و احساسات آشفته دیده میشوند . ستون سوم C با توصیف احساسات و یا افکار منفی که مشتری فکر میکند توسط A ایجاد میشود توضیح داده میشود . این میتواند خشم ، اندوه ، اضطراب و غیره باشد .
الیس بر این باور است که این رویداد فعالکننده نیست ( A ) که منجر به عواقب منفی عاطفی و رفتاری ( C ) میشود ، بلکه به این معنی است که فرد این رویدادها را تفسیر میکند و بنابراین یک سیستم اعتقادی نامعقول ( B ) دارد که به ایجاد عواقب ( C ) کمک میکند .
مثال الیس ABC از روش درمان
REBT مثال
جی نا از اینکه در آزمون ریاضی نمره کم دارد ناراحت است . فعال کردن رویداد ، A ، این است که او در آزمایش خود شکستخورده است. باور ، ب ، این است که او باید نمرات خوبی داشته باشد یا او بیارزش است . Consequence ، سی ، این است که جی نا احساس افسردگی میکند .
بعد از اینکه باورهای غیرمنطقی شناسایی شدند ، درمانگر اغلب با مشتری کار خواهد کرد تا افکار منفی را بر پایه شواهد از تجربه client's به وسیله بازسازی مجدد آن ، به چالش بکشد ، به این معنی که آن را در یک نور واقعیتر تفسیر کند . این امر به مشتری کمک میکند تا عقاید عقلانی و استراتژیهای مقابله سالم را توسعه دهد .
یک درمانگر به جی نا کمک میکند بفهمد که هیچ مدرکی وجود ندارد که او باید نمرات خوبی داشته باشد تا ارزش داشته باشد، یا اینکه نمرات بد ، وحشتناک است . او خواهان نمرات خوب است، و داشتن آنها خوب است ، اما به سختی او را بیارزش میکند .
اگر او میفهمد که گرفتن نمرههای بد ، نا امید کننده است ، اما بد نیست ، و این به این معنی است که در حال حاضر در ریاضیات یا تحصیل بد است ، اما نه به عنوان یک فرد ، او ناراحت یا ناامید میشود ، اما افسرده نیست . ناراحتی و ناامیدی ممکن است احساسات منفی داشته باشند و ممکن است او را وادار به تحصیل بیشتر از آن بعد کند .
ارزیابی انتقادی
روانپزشکان رفتار احساسی منطقی بسیاری از مطالعات را در حمایت از این روش یاد کردهاند . اکثر مطالعات اولیه بر روی افراد با anxieties و یا مشکلات بالینی غیر بالینی مانند ترس خفیف از مارها انجام شد ( کندال & Kriss ، ۱۹۸۳ ) .
با این حال ، تعدادی از مطالعات اخیر بر روی موضوعات بالینی واقعی انجام شدهاست و همچنین دریافته اند که درمان رفتاری احساسی ( REBT ) اغلب مفید است ( لیون & ، ۱۹۹۱ ) .
آرون بک - شناختی درمان
سیستم درمان بک شبیه به الیس است اما به طور گسترده در موارد افسردگی استفاده میشود . درمانگران شناختی به مشتریان کمک میکنند تا افکار منفی و اشتباهات در منطق را تشخیص دهند که باعث افسردگی آنها میشود .
درمانگر همچنین مشتریانی را راهنمایی میکند که افکار ناکارآمد خود را مورد سوال و چالش قرار دهند، تفاسیر جدید را امتحان کنند و در نهایت شیوههای جایگزین تفکر در زندگی روزمره خود را اعمال کنند .
آرون بک بر این باور است که واکنش یک فرد به افکار ناراحتکننده خاص ممکن است به نا رفتاری کمک کند . وقتی با موقعیتهای بسیار زیادی برخورد میکنیم که در زندگی بوجود میآیند ، هر دو افکار آرامشبخش و upsetting به سرمان میآیند . بک این افکار ناخودآگاه ناخواسته را صدا میزند .
منبع سایت روانشناسی ساده