nnt از یک مدل عصبشناسی انتقالی از irritability که فرآیندهای pathophysiological را بیان میکند استفاده میکند ( Brotman و همکاران ، ۲۰۱۷ ) : ( الف ) واکنشهای aberrant به سرخوردگی که تقویت شدهاند ؛ و ( ب ) تهدید مبهم . این مدل از عصبانیت ناشی از مطالعات تصویرسازی است ، که نشان میدهد مدارات زیر frustration aberrant و واکنش تهدید شامل اختلالات در مناطق با هم تداخل مغزی میشوند . در حالی که این برنامه تحقیقاتی در حال حاضر عصبانیت کودکان و نوجوان را هدف قرار میدهد ، درسهایی که در این حوزه آموخته میشوند ، مداخلات و رویکردهای انتقالی مکمل برای دیگر شرایط کودکان را به اطلاع خواهند رساند .
بخش مربوط به dysregulation و علوم عصبی ( SMDN )
SMDN عمدتا ً بر کشف مکانیسمهای مغز ، میانجی گری مزمن ، زود رنجی ، و استفاده از آن کشفیات برای تولید درمانهای جدید تمرکز میکند . مطالعات ما در رابطه با زودرنجی ، هم جوان و هم مبتلا به اختلال اختلال ذهنی درهم گسیخته ( DMDD ) و کسانی است که irritability خفیف اما همچنان ناقص هستند ، از جمله آنهایی که با اختلال کمتوجهی بیشفعالی دچار مشکل هستند ( ADHD ) . ابزار اصلی ما برای مطالعه مکانیزمهای مغزی ، تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی ( fMRI ) است . این کار تصویربرداری عصبی که در زیر آن قرار دارد ، اطلاعاتی را فراهم میکند که توسعه درمانهای جدید را هدایت میکند ، که ما آن را آزمایش میکنیم . از این رو ، ما تحقیقات pathophysiological را بر پایه اصول عصبشناسی سیستمها و تکنیکها ، با هدف آگاهسازی و توسعه روشهای نوین درمان انجام میدهیم .
تمرکز ما بر روی عصبانیت در پاسخ به سوالاتی در مورد اینکه آیا به شدت خشم و عصبانیت را قطع میکند یا نه ، در پاسخ به سوالاتی در مورد اینکه آیا میتواند به عنوان یک BD BD تلقی شود یا خیر ، مطرح شد . برای تسهیل تحقیقات در مورد این سوال ، ما یک سندرم به نام حالت روحی شدید ( SMD ) را تعریف کردیم ؛ این تحقیق بحثهای DSM - ۵ در مورد DMDD را اطلاع داد . تحقیقات مبتنی بر مغز ما ، در کنسرت با مطالعات طولی و خانوادگی ، از این نتیجهگیری پشتیبانی میکنند ، در حالی که هر دو پرخاشگری و عصبانیت مزمن هر دو به جوانی آسیب میرسانند ، آنها از یک بیماری مشابه نیستند . به همین دلیل است که نسبتا ً کمی از جوانان با عصبانیت شدید در بزرگسالی رشد میکنند . این نتیجهگیری کاربردهای درمانی قابلتوجهی دارد ، که در این روش اول - خط برای BD و DMDD متفاوت است .
در واقع ، از آنجایی که DMDD یک تشخیص جدید است ، درمانهای کمی مورد آزمایش قرار گرفتهاند . بخش عمدهای از تحقیقات ما برای روشن ساختن مکانیسمهای مغز ، هم در DMDD ، و هم در اختلال اضطراب ، افسردگی و اختلال کمتوجهی بیشفعالی ، که در آن زودرنجی نیز رایج است طراحی شدهاست . phenotyping دقیق بالینی نشانهای از کار ما است . همانطور که در بالا اشاره شد ، کار ما بر روی مکانیسمهای مغز در مورد مطالعات fMRI مورد استفاده قرار میگیرد ، اگرچه ما همچنین از تکنیکهای تصویربرداری عصبی دیگری نیز استفاده میکنیم ، همچنین ارزیابی زودگذر اکولوژیکی ، ردیابی چشمی ، تست رفتاری و رویکردهای دیگر . وظایفی که ما در اسکنر fMRI استفاده میکنیم بر پاسخ به ناامیدی ، پردازش هیجان چهره ، کنترل شناختی و مکانیسمهای attentional تمرکز دارد . براساس این مطالعات و مطالعات مرتبط ، بیشتر کار فعلی ما بر روی آزمایش چندین درمان روانی جدید ، از جمله درمانهای کامپیوتری و یک درمان رفتاری ادراکی تمرکز دارد که از تکنیکهای نوردهی استفاده میکند و به طور خاص irritability هدف را هدف قرار میدهد .
شاخه تحقیقات امراض مسری ژنتیکی ( GEB - SDGE )
دکتر Kathleen رایس Merikangas ارشد و رئیس شعبه تحقیقات بیماریهای مسری در موسسه ملی بهداشت روانی در موسسه ملی بهداشت روانی ( IRP ) است . پیش از پیوستن به حزب رنسانس اسلامی ، دکتر Merikangas استاد امراض مسری و بهداشت عمومی ، روانشناسی و روانشناسی در دانشکده پزشکی دانشگاه ییل بود و در آنجا به عنوان رئیس واحد تحقیقات اپیدمیولوژی در اداره بهداشت عمومی خدمت کرد .
منبع سایت