برای بیماری‌هایی که در سایر نواحی پزشکی وجود دارند، آگاهی افزایش‌یافته از پایگاه‌های بیولوژیکی آن‌ها ، تشخیص زودهنگام را به قابل‌کنترل بودن ، در صورت بیماری مزمن، تبدیل کرده‌است . به عنوان مثال ، ما شاهد بهبود چشمگیری در میزان بهبود نرخ مرگ و میر در نرخ مرگ و میر ناشی از بیماری‌های قلبی و عروقی هستیم . ما شاهد بهبود برابری در بیماری‌های روانی نبوده ایم که می‌تواند کم‌تر کشنده یا زیان‌آور باشد . NIMH در حال حاضر نیازمند این است که آزمایش‌ها بالینی ، هدف را شناسایی کنند ( به عنوان مثال ، یک مسیر عصبی یا حوزه شناختی ) درمان مورد مطالعه قرار می‌گیرد و میزانی را اندازه‌گیری می‌کند که در آن مقدار معینی از مداخله بر هدف تاثیر می‌گذارد . این رویکرد از مداخلات نه تنها به عنوان درمان‌های بالقوه استفاده می‌کند ، بلکه به عنوان ابزاری برای بررسی مکانیسم‌های موجود بر اختلال یک فرد استفاده می‌کند . این استراتژی متمرکز بر هدف برای شناسایی سریع آن مداخلات طراحی شده‌است که قابلیت انجام آزمایش‌ها گسترده و شناسایی اهداف برای مداخلات کاندید اضافی را دارند . وعده درمان‌های بهتر ، چه دارویی ، روانی، روانی ، یا ترکیبی از این سه ، به آزمایش‌های بالینی وابسته است که به سرعت اعتبار می‌یابند یا ، و از همه مهم‌تر ، مکانیسم‌های خاص را رد می‌کنند .
تحقیقات مداخله به طور تاریخی بر حذف یا کاهش علایم بیماری‌های روانی تمرکز دارد . علائم Alleviating ، اگر چه حیاتی هستند ، ممکن است به کلیت کیفیت زندگی فرد رسیدگی نکنند . بنابراین ، NIMH به سمت رویکردهای مبتنی بر شخص عمل می‌کند که تشخیص دقیق فرد ( با استفاده از رویکرد RDoC ) ، عوامل محیطی و فرهنگی ، ویژگی‌های مداخلات ( شامل اثربخشی آن‌ها ، قابلیت دسترسی و در دسترس بودن) ، و ویژگی‌های فردی و ترجیحات ( از جمله آن‌هایی که در برنامه‌های درمان در محور فرد گرفته شده‌اند ) را در نظر می‌گیرد .
ما در دوره پویایی برای مراقبت سلامت روانی قرار داریم . با تصویب قوانین جدید موثر بر مراقبت‌های بهداشتی ، سهامداران جدید و روش‌های جدید برای انجام تحقیقات بالینی ، خط لوله "توسعه مداخله سنتی " در حال تغییر است . NIMH بر روی تحقیقات مداخله با بیش‌ترین توان بالقوه برای تبدیل کار و سلامت عمومی متمرکز خواهد بود . NIMH پیش‌بینی می‌کند که افرادی که بیش‌ترین تاثیر را در اولین فرصت می‌بینند ، بیش‌ترین تاثیر را بر پیامدهای سلامت و زندگی روزانه دارند . درمان باید در میان سطوح اجتماعی - اقتصادی و در میان گروه‌های مختلف ( مانند جنسیت ، جنسیت ، سن ، نژادی ، قومی ، فرهنگی ) ، قابل‌استفاده در محیط‌های متنوع و با افراد با طیف وسیعی از شدت بیماری و حساسیت درمان در دسترس باشد .
برای توسعه بیشتر مداخلات مبتنی بر پزشکی دقیق و موثر برای بیش‌ترین تعداد افراد ، NIMH استراتژی‌های زیر را بکار خواهند گرفت :
استراتژی ۳.۱ توسعه درمان‌های جدید مبتنی بر کشفیات in ، عصب‌شناسی و علوم رفتاری
در حالی که درمان‌های دارویی قبلی بر گیرنده‌های monoamine و گیرنده‌های انتقال‌دهنده‌های عصبی متمرکز شده‌اند و psychotherapies مبتنی بر تئوری یادگیری سنتی بوده‌اند ، کشفیات جدید طیف متنوعی از اهداف بالقوه برای مداخلات جدید را آشکار کرده‌اند . چالش این است که این مکانیزم‌های بالقوه را به سرعت مورد آزمایش قرار دهید یا هدف را به عنوان مکانیزم این بیماری در نظر بگیرید . این امر مستلزم آن است که مداخله هدف را درگیر کرده و اثربخشی آن را برای کاهش نشانه‌ها آزمایش کند . مداخلات جدید به طور خاص برای آندسته از syndromes که موجب بیش‌ترین معلولیت می‌شوند مورد نیاز است و اقدامات جدیدی برای ارزیابی کاهش معلولیت مورد نیاز است . برای اجرای این استراتژی ، NIMH از تحقیقات پشتیبانی می‌کند :
شناسایی و تایید اهداف جدید برای توسعه درمان که زمینه‌ساز مکانیسم‌های بیماری هستند .
* توسعه و تایید معیارهای جدید برای تعامل هدف که برای استفاده در آزمایش‌ها کلینیکی امکان پذیر است .
منبع سایت

شنبه 20 بهمن 1397
بؤلوملر :