با ظهور روشهای نوین تصویربرداری و روشهای تحلیلی دقیق ، دانشمندان ابزارهایی برای پیگیری رشد مغز و رفتاری در اختیار دارند . concomitantly ، توانایی ما برای درک پیچیدگیهای این فرآیندها در ارتباط با بیماریهای روانی در حال رشد است . به عنوان مثال ، مطالعات نشان دادهاند که ژنها و پروتیینهای بیانشده در مغز جنین و بعد از زایمان بسیار متفاوت هستند که فرد میتواند مغز جنین و پس از زایمان را به عنوان اندامهای مختلف با توابع مختلف در نظر بگیرد . بیست و یکم ، ۲۲ ، علاوه بر این ، افزایش شواهد ، مسیر رشد مغز را با ظهور علایم بیماری روانی در اوایل زندگی ، مانند جنون در اواخر نوجوانی یا اوتیسم در دوران کودکی بسیار زود مرتبط کردهاست .
توسعه یک تصویر جامع از مغز عادی و طبیعی و رشد رفتاری در طول عمر ( مفهوم در اواخر زندگی ) و در جمعیتهای مختلف میتواند به ما بگوید چه موقع ، کجا و چگونه باید مداخله کنیم . تمرکز بر روی مرحله اولیه و presymptomatic یک بیماری ذهنی ، حیاتی است ، چرا که ممکن است بهترین فرصت برای شناسایی افراد در بالاترین خطر و مداخله در اولین زمان ممکن را فراهم کند . همچنین شناسایی و مشخص کردن دورههای حساس در طول عمر کامل - یعنی شناسایی دورههای زمانی گسسته که در آن تاثیر تجربه به طور خاص قوی است ، ضروری خواهد بود . پیشرفت در اینجا به ما این امکان را میدهد که نقاط زمانی را بدانیم که در طی آن مغز بسیار حساس به مداخله و مکانیسمهای اساسی مولکولی - ساختاری و سیستم - سطح مسئول این حساسیت است . برای فردی که یا در معرض خطر یک بیماری ذهنی قرار دارد ، یافتههای این تحقیق میتواند منجر به تشخیص قبلی ، مداخلات پیشگیرانه و درمانی موثر ، و در نهایت نتیجه بهبود یافته شود .
توانایی ما برای پیشگیری و درمان بیماریهای روانی و اندازهگیری اثربخشی مداخلات ، به شناسایی نشانگرهای زیستی معتبر و شاخصهای رفتاری بستگی دارد ؛ این ها به ما میگویند که چه کسی در خطر است ، چه زمانی که توسعه به اشتباه میرود ، یا هنگامی که یک مداخله در حال احیا است . برای انجام این کار، ما باید دانش خود از مکانیزمهایی را افزایش دهیم که از طریق آن ریسک چند گانه و عوامل حفاظتی عمل میکنند . آگاهی از این عوامل خطر و ریسک مبنایی را برای ایجاد ابزار بالینی جدید و مداخلات موثر فراهم میکند .
برای درک بهتر پیشرفت بیماریهای روانی و پیریزی اصول برای پیشبینی پیامدها و مداخلات پیشگیرانه ، NIMH استراتژیهای زیر را به کار خواهند برد :
استراتژی ۲.۱ مسیر رشد بلوغ مغزی و ابعاد رفتار را برای درک ریشههای بیماریهای روانی در جمعیتهای مختلف تعریف میکند .
بررسی وابستگی متقابل و توسعه کارکردی به طور همزمان در حال تکامل تدریجی - سیستمها و شایستگی ، زمینه جدیدی را برای درک توسعه بیماریهای روانی از بین خواهند برد . برای درک اینکه چه عواملی بر توسعه و خطر بیماریهای روانی در جمعیتهای مختلف تاثیر میگذارند ، ما باید نقشه جامع و - از خط سیر ( یعنی منحنیهای رشد ) مغز معمول و غیر عادی ، شناختی و رفتاری ایجاد کنیم . مطالعات ابتدایی و انتقالی برای توصیف بلوغ رفتاری و تغییرات سطح سلولی مرتبط با طول عمر برای ایجاد این نقشه مورد نیاز است . برای اجرای این استراتژی ، NIMH از تحقیقات پشتیبانی میکند :
characterize فرایندهای رشد در حوزههای بیولوژیکی و رفتاری تحلیل که منجر به بروز بیماریهای روانی در سراسر طول عمر میشوند .
دورههای حساس برای مسیرهای سلامت روانی معمولی و غیرمعمول را شناسایی کنید .
modifiers of و مسیرهای بیماری را معین کنید ، که بر دورههای حساسیت به اختلال و / یا پتانسیل برای مداخله تاکید میکند .
منبع سایت