بینش شناختی ، با استفاده از مقیاس Insight شناختی بک ، individual's خود - reflectiveness و اعتماد به تفاسیر خود از تجربیات را مورد آزمایش قرار داد .
از شرکت کنندگان خواسته شد تا اظهاراتی را بیان کنند ، مانند " من خیلی سریع نتیجهگیری کردهام " ، در یک مقیاس از ( ۰ ) " کاملا موافق نیستم " عملکرد Neurocognitive با دانشگاه Pennsylvania Computerized Neurocognitive ارزیابی شد که از مجموعهای از وظایف رفتاری استفاده میکند .
در دو مطالعه جداگانه ، مطالعات آیندهنگر شامل مجموع ۲۲۸ شرکتکننده مبتلا به اسکیزوفرنی یا اختلال schizoaffective ، محققان دریافتند که بینش شناختی یک پیشبینیکننده مهم of است ( و برعکس ، که مطالعات قبلی نشان دادهاند ) . به عنوان مثال ، اعتماد به نفس کاذب و اعتماد به نفس کاذب بیشتر در قضاوت ( دیدگاه شناختی پایین ) بیشتر منجر به neurocognition ضعیفتر در آینده میشود . به طور مشابه ، بهبود در اعتماد به نفس کاذب و اعتماد به نفس کاذب عملکرد شناخت عصبی را در آینده پیشبینی میکند . نویسندگان پیشنهاد میکنند که این نتایج نشان میدهند که بهبود بینش شناختی میتواند به طور مستقیم عملکردهای آزمایشگاه و کارهای دنیای واقعی را بهبود بخشد .
پاول ام گفت : " رابطه بین این دو مهم است زیرا یک فرصت امیدبخش برای بهبود پیامدها برای افراد مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی ارائه میدهد ، که بسیاری از آنها از ۱.۵ میلیون نفر جدید مبتلا به اسکیزوفرنی در سراسر جهان استفاده میکنند ." گرانت ، دکترا ، استادیار پژوهش روانشناسی در دانشکده طب اطفال در دانشکده پزشکی دانشگاه پنسیلوانیا ، و نویسنده ارشد این مطالعه .
گرنت گفت : " اما ما فکر میکنیم که مداخلات که باورهای مثبت و منفی را همراه با اهداف ، به دنبال کمک به افراد برای زندگی بهتر ، دستیابی به اهداف موفق ، توسعه of در مواجهه با علایم استرس زا و رویدادهای زندگی ، همگی برای ترویج عقاید مثبت و خنثی کردن نگرشهای منفی ، کلیدی خواهند بود . CT - R توسط گرنت ، همراه با آرون تی خلق شد . بک ، یک استاد بازنشسته در دانشکده روانشناسی در پن ، و همکار نویسنده در این مطالعه .
مطالعهای در نشریه روانپزشکی ژورنال ، که توسط همین تیم تالیف شدهاست ، یافتهاست که CT - R در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی که عملکرد ضعیفی دارند موثر است . این مطالعه یک پیگیری بالینی تصادفی بود و نشان داد که شرکت کنندگانی که برای ۱۸ ماه CT - R دریافت کردهاند ، در مقایسه با آنهایی که تحت درمان استاندارد قرار گرفتهاند ( به عنوان مثال ، داروهای ضد روانپریشی ، مدیریت پرونده ) ، پیشرفتهای عمدهای در عملکرد روزمره ، انگیزش و اختلالات روانی که بعد از تکمیل درمان رخ دادند ، نشان دادند . به طور مهمی ، آنهایی که طولانیترین دوره بیماری را داشتند ، بهبود را در پایان مطالعه نشان دادند .
" برخی از آنچه ناتوانی را تولید میکند مربوط به این است که افراد درباره معلولیت چه فکر میکنند . و این تفکر کاملا ً قابلتغییر است ، بنابراین CT - R واقعا ً باورهای خود را تطبیق میدهد ، بنابراین این یکی از درمانهای اصلی است که ما به افراد حرفهای توصیه میکنیم که این یافتهها را تکرار نکنند .
منبع سایت علم روز