تیم تحقیقاتی کشف خود را در حین مطالعه خواص سلول‌های غیر عصبی در گوش موش‌های جوان انجام داد . تصور می‌شود که این سلول‌های حمایتی به طور مستقیم در ارتباطات عصبی دخالت نکنند . با این حال ، در کمال تعجب محققان ، این سلول‌ها فعالیت الکتریکی قوی ، مشابه سلول‌های عصبی را نشان دادند . علاوه بر این، این فعالیت به طور خودبخود ، بدون صدا یا هیچ محرک خارجی رخ داد .
the ، نویسنده پیشتاز علوم اعصاب در هاپکینز ، می‌گوید : " مدت‌ها فکر کرده بودند که سلول‌های عصبی که اندام‌های شنوایی را به مغز متصل می‌کنند ، نیاز به تجربه صدا یا دیگر فعالیت‌های عصبی دارند تا راه خود را به سمت بخشی از مغز مسئول پردازش پیدا کنند ، ما مظنون هستیم که ممکن است به نوعی در راه‌اندازی فعالیت مورد نیاز برای سیم‌کشی مناسب عصبی دخیل باشند ."
برای مشخص کردن این که چگونه این سلول‌ها پالس‌های الکتریکی تولید می‌کنند , تیم Bergles مظنون است که یک ماده شیمیایی ممکن است در این کار دخیل باشد ; بنابراین آن‌ها تعدادی از مواد مخدر و مواد شیمیایی مختلف را در گوش داخلی به کار بردند که امواج صوتی را به سیگنال‌های الکتریکی تبدیل کرده و به این امید که ماشه را مسدود کنند. چند دارو که خروجی الکتریکی همه ATP را تغییر دادند ( adenosine فسفات ) , یک ماده شیمیایی که اغلب به عنوان یک واحد پول انرژی cell's مورد استفاده قرار می‌گیرد , اما در این مورد به عنوان یک سیگنال برای ارتباط با دیگر سلول‌ها استفاده می‌شود .
طبق گفته Bergles , هنگامی که کشف شد , این پیشرفت حاصل شد که ATP نیز باعث شد که سلول‌های حامی شکل خود را تغییر دهند . با استفاده ساده از حلزون گوش در حال توسعه , تیم توانست بر روی آن نظارت کند و وقتی که ATP آزاد شد . بعد از مطالعه این فیلم‌ها , متوجه شدند که ATP در نزدیکی سلول‌های مویی آزاد می‌شود , سلول‌هایی که مسئول انتقال اطلاعات صوتی به اعصاب شنوایی هستند . مشخص شد که سلول‌های مویی receptors برای ATP دارند , بنابراین ممکن است تحت‌تاثیر ATP آزاد شده از سلول‌های حامی قرار بگیرند . در واقع , این تیم متوجه شد که سلول‌های مویی نیز فعالیت خود به خودی خود را نشان می‌دهند , که همزمان با واکنش‌های سلول‌های حمایت همسایه رخ داد و توسط داروهایی که گیرنده‌های ATP را مسدود می‌کنند , مسدود شد .
Bergles می‌گوید : " در اثر دومینو , ATP به سلول‌های مو اشاره می‌کند تا ماده شیمیایی دیگری را آزاد کنند , که سپس سلول‌های عصبی را فعال می‌کند وقتی که گوش هنوز نابالغ است و از نظر فیزیکی قادر به تشخیص صدا نیستند " و افزود : " سلول‌هایی که ما مطالعه کردیم , دستگاه را گرم می‌کند که بعدا برای انتقال سیگنال‌های صوتی به مغز مورد استفاده قرار می‌گیرد ."
Bergles می‌گوید : " ما فکر می‌کنیم که تنها تعداد کمی از سلول‌ها ATP را در یک زمان آزاد می‌کنند و سپس تنها چند سلول مو در آن نزدیکی فعال می‌کنند . این ممکن است به سلول‌های عصبی مرتبط , دور از اعماق مغز کمک کند , و بفهمید چه کسی و کجا و کجا هستند .
Bergles اعتراف می‌کند که آزمایش‌ها او سوال می‌کنند که چرا یک انسان یا هر حیوان باید قبل از تولد بشنود . او فکر می‌کند که توانایی شنیدن تفاوت‌های ظریف , مانند موج در صدای one's , " نیازمند تنظیم بسیار خوب براساس جایی است که در مغز , اعصاب به هم متصل می‌شوند. این می‌تواند این باشد که فعالیت الکتریکی در تنها چند سلول عصبی در یک زمان به انجام این کار ظریف کمک کند تا این سیستم خوب عمل کند ."

در حالی که این فعالیت به احتمال زیاد برای رشد مناسب شنیداری شنیداری ضروری است , اما می‌تواند در سیستم عصبی بالغ و بالغ بد باشد چون سیگنال‌های الکتریکی را در غیاب صدا تحریک می‌کند . با این حال , در طول دو هفته اول زندگی rat's , بیشتر سلول‌هایی که ATP را آزاد می‌کنند ناپدید می‌شوند به طوری که تا زمانی که موش بتواند صدای تنفس را بشنود , تمام فعالیت‌های خود به خودی خود در گوش‌ها متوقف شده‌است .
منبع سایت علم روز

یکشنبه 30 دی 1397
بؤلوملر :