willour می‌گوید : " مطالعات پیوند خانوادگی همیشه ثابت نیستند ، بنابراین این حقیقت که هر سه مطالعه ، از جمله ما ، نقطه به همان منطقه ژنوم یک نشانه خوب است که ما در مسیر درست برای شناسایی ژن یا ژن هستیم که نقش خود را ایفا می‌کند .
در مطالعه چند سازمانی ، نتایجی که در شماره ماه مارس بر روی رشته روانشناسی بیولوژیکی ظاهر می‌شوند ، داده‌ها را از ۱۶۲ خانواده مبتلا به اختلال دوقطبی مورد بررسی قرار دادند . به گفته جیمز بی نویسنده ارشد ، آن‌ها به تلاش برای خودکشی در این نمونه نگاه کردند ، زیرا این یک مشکل بالینی مهم است که اغلب در برخی از این خانواده‌ها رخ می‌دهد تا در دیگران ، که یک اساس ژنتیکی متمایز را پیشنهاد می‌دهد . Potash ، M.D. ، M.P.H. ، از گروه روان‌پزشکی در هاپکینز است. این تکنیک ، از نگاه به انواع بیماری‌ها ، توسط پژوهشگران ژنتیک به عنوان راهی برای کاهش پیچیدگی ژنتیکی استفاده می‌شود .
از ۱۶۲ خانواده ، پژوهشگران ۴۱۷ مورد را انتخاب کردند که مبتلا به اختلال دوقطبی / دوقطبی ، اختلال دوقطبی و اختلال دوقطبی دوم بودند .
از این افراد پرسیده شد که آیا تا به حال قصد خودکشی و یا درجه قصد جدی‌ترین تلاش را داشته‌اند . یکصد و پنجاه نفر از مردم گفتند که تلاش کرده‌اند تا خودکشی کنند و ۱۲۲ اعلام کردند که قصد " مشخصی " دارند . هدف این تحقیق ، داشتن سابقه تلاش برای خودکشی در نظر گرفته شد .
داده‌های تمام ۴۱۷ فرد وارد برنامه کامپیوتری شده که به دنبال شباهت‌های ژنتیکی بین سوژه‌ها با پروفایل ‌های روان‌شناختی مشابه است . نتایج نشان داد که اعضای خانواده با سابقه تلاش برای خودکشی و اختلال دوقطبی ، درجه بالایی از شباهت ژنتیکی را در یک ناحیه خاص نشان دادند - - علامت DNA - - در بخشی از کروموزوم ۲ که به ۲ p۱۲ اشاره دارد . این نشانگر در مطالعه سال ۲۰۰۴ دانشکده پزشکی دانشگاه پیتسبورگ است که به تلاش برای خودکشی و افسردگی شدید می‌پردازد . و نزدیک یک نشانگر دیگر یعنی D۲S۱۷۹۰ واقع در ناحیه ۲ p۱۱ کروموزوم ۲ قرار دارد که در مطالعه‌ای در سال ۲۰۰۴ از دانشکده پزشکی Connecticut در سال ۲۰۰۴ شناسایی شد و به اعتیاد به الکل و تلاش برای خودکشی اشاره کرد .
willour می‌گوید اگرچه مطالعه به رهبری هاپکینز ، یک ژن خاص مسئول برای اقدام به خودکشی را مشخص نمی‌کند ، پیشنهاد می‌دهد که یک محله " محله " که در آن ژن ممکن است پیدا شود را پیشنهاد می‌دهد . او اضافه می‌کند که گام بعدی این است که جستجو را محدود کرده و " نشانی " را پیدا کند . او می‌گوید : " هنگامی که ما ژن خاصی را پیدا کردیم ، بهتر می‌توانیم افرادی را شناسایی کنیم که ممکن است در معرض خطر خودکشی قرار بگیرند و برای درمان‌های احتمالی به شرکت‌های دارویی کمک کنند ."
داده‌های استفاده‌شده توسط willour و همکارانش - - نمونه‌های DNA ، سوابق پزشکی و ارزیابی‌های روانی - - از یک مطالعه مستقل ، CHIP ، که در دانشگاه شیکاگو ، جانز هاپکینز و موسسه ملی سلامت روان ( NIMH ) انجام شد ، حاصل شد . هدف of ، که در سال ۱۹۸۸ آغاز شد و از طریق حداقل ۲۰۱۰ تامین شد ، یافتن ژن‌ها است که مردم را به توسعه اختلال دو قطبی و یا subtypes خاص بیماری کمک می‌کند .
دیگر محققان هاپکینز که در این تحقیق نقش داشتند ، پیتر پی . Zandi ، دکترا ، از اداره بهداشت روانی در دانشکده بهداشت عمومی بلومبرگ و جی . ریموند DePaulo جونیور ، دکتر دین اف . MacKinnon ، M.D. ، و فرانسیس ام . Mondimore ، پزشک بخش روان‌پزشکی و علوم رفتاری . محققین دیگر عبارتند از الیوت اس . Gershon ، M.D. ، و Judith ای . Badner ، دکترای خود را از دانشکده روان‌پزشکی در دانشگاه شیکاگو ، فرانسیس جی . M.D. مک ماهون از برنامه NIMH intramural و ملوین جی . McInnis ، M.D. ، از دپارتمان روان‌درمانی در دانشگاه میشیگان آن آربور .

تامین بودجه این مطالعه از سوی موسسه ملی بهداشت روان انجام شد .
منبع سایت علم روز

یکشنبه 23 دی 1397
بؤلوملر :