مطالعه جدیدی از سوی موسسه ملی مصرف الکل و الکل ( NIAAA ) منجر به بروز اختلالات مصرف مواد ( یعنی مصرف الکل و مواد مخدر و وابستگی ) و اختلالات روحی و اضطراب اصلی براساس موج ۲ از بررسی ملی مواد مخدر در رابطه با الکل و شرایط مرتبط میشود ( NESARC ) .
این بررسی تاریخی اولین مطالعهای است که در آمریکا برای شناسایی میزان شیوع این اختلالات در جمعیت آمریکا انجام شد . علاوه بر این ، اطلاعات مربوط به عوامل خطر sociodemographic و psychopathologic برای این اختلالات را فراهم میکند - - اطلاعات حیاتی برای توسعه مداخلات پیشگیرانه مبتنی بر شواهد - - و ریسک برای اختلالات پس از بعدی را تخمین میزند .
Bridget گرنت ، Ph.D. ، رئیس آزمایشگاه NIAAA's of و اپیدمیولوژی ، و همکارانش دریافتند که نرخهای ۱ ساله میزان شیوع افسردگی ( ۱.۷۰ % ) ، اختلال افسردگی اصلی ( ۱.۵۱ % ) و اختلال اضطراب عمومی ( ۱.۱۲ % ) ، اختلال دوقطبی اول ( ۰.۵۳ % ) و phobia خاص ( ۰.۴۴ % ) . میزان رخداد یک ساله از ترس اجتماعی DSM - IV ( ۰.۳۲ % ) ، دو قطبی ۲ ( ۰ % ) و مصرف مواد ( ۰.۲۸ درصد ) و وابستگی دارو ( ۰.۳۲ % ) کمتر است اما ناچیز نیستند . این نرخها با نرخ شیوع مربوطه برای دیگر بیماریهای شایع پزشکی مانند سرطان ریه ( ۰.۰۶ % ) ، سکته ( ۰.۴۵ % ) و بیماریهای قلبی عروقی ( ۱.۵ % ) قابلمقایسه است .
این مطالعه نشان داد که مردان در ابتدا در معرض خطر اعتیاد به الکل ، وابستگی الکل و وابستگی به مواد مخدر قرار دارند و نرخهای شیوع ۱ ساله در بین ۲۰ تا ۲۹ ساله و افرادی که طلاقگرفته اند یا ازدواجنکرده اند، در بین ۲۰ تا ۲۹ سال بودهاست . در مقابل ، خطر بسیاری از اختلالات اضطراب DSM - IV ، از جمله اختلال اضطراب ، ترس خاص اما نه ترس اجتماعی ، و اختلال اضطراب تعمیمیافته ، در میان زنان بسیار بزرگتر بود و همه اختلالات اضطراب در کوچکترین گروه سنی ( ۲۰ تا ۵۴ ساله ) بزرگتر بودند .
در میان اختلالات خلقی DSM - IV بررسی شده در این مطالعه ، خطر ظهور نخستین اختلال افسردگی اصلی در میان زنان وجود داشت و هیچ تفاوت جنسی در بروز اختلالات دو قطبی و دو قطبی وجود نداشت . به طور کلی ، این نتایج ، سن را به عنوان یک فاکتور ریسک کلی مهم برای اولین مرحله DSM - IV مورد استفاده ، حالت روحی و اضطراب نشان میدهد ، در حالی که اثرات سکس و وضعیت تاهل خاص به نظر میرسد .
مطابق با مطالعات پیشین ، dysthymia مبنا در این مطالعه پیشبینی رویداد را پیشبینی کرد و MDD مبنا ، اختلال دو قطبی حوادث دو قطبی را پیشبینی کرد، که نشان میدهد که MDD قبل از رشد اختلال دوقطبی دوم پیش میرود . مطابق با سایر مطالعات آیندهنگر ، سو استفاده و وابستگی الکل روابط زمانی متقابل قوی را نشان داد ، در حالی که مصرف مواد مخدر تنها وابستگی به مواد مخدر را پیشبینی میکرد .
نویسندگان میگویند : " رابطه متقابل بین سو مصرف الکل و وابستگی نشان میدهد که عوامل مشترک قوی ممکن است بر رابطه تاثیر بگذارند و حمایت از بین بردن سلسلهمراتب بین اختلالات در بازبینیهای آتی DSM را فراهم میکند . " دیگر یافتهها ، روابط موقتی متقابل بین MDD و gad ، و اختلال اضطراب و اضطراب را شامل میشوند که بیانگر این است که عوامل مشترک زمینهساز این اختلالات هستند . نویسندگان خاطرنشان میکنند که علاوه بر این ، اختلالات استفاده از مواد ، هیچ گونه عارضه یا اختلال اضطراب را پیشبینی نکرده اند .
گرانت گفت : " اطلاعات مربوط به عوامل خطر روانی که به طور موثری در این مطالعه شناسایی میشوند ، میتواند به اطلاع یک کلاس جدید از مداخلات پیشگیرانه با هدف جلوگیری از اختلال و یا مجموعهای از اختلالات اولیه کمک کند ، اطلاعات که ممکن است برای بهبود برنامهریزی درمان و بیماران مشاوره در معرض خطر توسعه اختلالات ثانویه مورد استفاده قرار گیرند ."
منبع سایت علم روز